خرید بک لینک معتبر - سئو - بک لینک -
سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
ثبت نام بازی انفجار
sibbet90
سایت سیب بت
ورود به سایت بازی انفجار
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
بازار بورس

بازار بورس

مقایسه کاردانو و ریپل

«بلاک چین فناوری است و بیت کوین صرفاً اولین تجلی جریان اصلی پتانسیل آن است.» این را مارک کنیگسبرگ، که یکی از معتقدان مشهور به بلاک چین است نقل می‌ کند و اکنون که بیش از هزاران ارز دیجیتال در جهان وجود دارد، این بیانیه چقدر درست است. در این مطلب به مقایسه کاردانو و ریپل، نحوه کارکرد آن ها و موارد مربوط به هر ارز می پردازیم.

درست است که بیت کوین اولین قدم ورود به بازار بلاک چین بود اما اکنون، سکه ها، سیستم ها و فعالیت های متعدد دیگری به این تکنیک ملحق شده اند و سرمایه گذاری در این زمینه را به بهترین شکل ممکن برای داشتن بهترین شانس سود در آینده انجام می دهند. کاردانو و ریپل هر دو پلتفرم‌ های بلاک چین ارز دیجیتال هستند که رقیب یکدیگر محسوب می شوند. هر دو یکی از بهترین سیستم هایی هستند که کاربران فعال زیادی از آنها پشتیبانی می کنند.

کاردانو چیست؟

کاردانو چیست؟

Cardano یک بلاک چین عمومی است که از پروتکل اثبات سهام به نام Ouroboros استفاده می کند. این پلتفرم که یک شبکه غیرمتمرکز است، توسط چارلز هاسکینسون، که یکی از بنیانگذاران اتریوم است، در سال 2015 کشف شد.

این شرکت دارای ارز دیجیتال مخصوص به خود است که ADA نام دارد. این نام تحت تأثیر آدا لاولیس که یک ریاضیدان بود و به عنوان اولین برنامه نویس کامپیوتر جهان شناخته می شود، انتخاب شده است. یک تراکنش انجام شده روی پلتفرم کاردانو به طور متوسط حدود 5 تا 7 دقیقه طول می کشد. درک این پلتفرم نسبتاً راحت تر از سایر پلتفرم های موجود در بازار است. بنابراین از مبتدی تا حرفه ای می توانند از آن استفاده کنند.

از آنجایی که کاردانو از پروتکل POS(اثبات سهام) پیروی می کند، نمی توان آن را استخراج کرد، بلکه در عوض استیک می شود. این پروتکل نسبت به پروتکل محبوب دیگر که اثبات کار نامیده می شود (Proof of work) انرژی کمتری مصرف می کرد. این شرکت ادعا می کند که به دلیل استفاده از PoS و Ouroboros، پایدارترین بلاک چین از نظر زیست محیطی است.

ریپل چیست؟

ریپل چیست؟

ریپل یک شبکه پرداخت ارز دیجیتال منبع باز و همچنین یک تسویه سریع است که سیستمی برای انتقال وجوه به شمار می آید. این شبکه با در نظر گرفتن سیستم پرداخت معمولی بلاک چین طراحی شده است و چیزی که آن را از سایرین جدا می کند این است که سیستم های پرداخت مختلف را به هم متصل می کند.

این شبکه سکه مخصوص به خود به نام XRP دارد. اگرچه Ripple و XRP اغلب به جای یکدیگر استفاده می شوند اما هر دو کاملاً متفاوت هستند. ریپل شرکت پشت XRP است. کارمزد تراکنش در پلتفرم ریپل بسیار کم است. به طور تقریبی، معادل 1/1000 سنت است که از هر تراکنش انجام شده در سایت برداشت می شود.

شرکت پشت پلتفرم ریپل، OpenCoin است که در اواخر سال 2013 به آزمایشگاه های ریپل تبدیل شد. این شبکه یک سیستم انتقال پرداخت جهانی است که برخی از بانک های محبوب و سایر پلتفرم های مالی به آن متصل هستند. سرمایه گذاری در توکن اصلی خود، یعنی XRP، یک سرمایه گذاری کم ریسک با پیش بینی سودآوری در آینده برای صاحبان آن در نظر گرفته می شود.

ADA چگونه کار می کند؟

کاردانو و ADA از سال 2017 در حال فعالیت است. کاردانو شباهت‌هایی با اتریوم دارد، زیرا توسعه دهندگان Cardano می‌ توانند dAppهایی را تهیه کنند که توسط توکن ADA ارائه می ‌شوند. اما چیزی که کاردانو را از اتریوم متمایز می ‌کند این است که از یک رویکرد آکادمیک مبتنی بر مقاله برای تکرار استفاده می ‌کند. کاردانو از داده ‌های بررسی شده براساس گزارش‌ های آکادمیک استفاده می‌ کند تا فرصت‌ هایی را برای چگونگی تنظیم و تغییر کاردانو برای موفقیت آینده پیدا کند.

کاردانو همچنین از سیستم اجماع اوروبوروس برای عملیات استفاده می کند. این مکانیسم اثبات سهام به رهبران اسلات اجازه می دهد تا ADA را به عنوان پاداش در ازای تأیید تراکنش ها دریافت کنند. این سیستم به بسیاری از رهبران این امکان را می‌دهد تا ارز را استخراج کنند، به علاوه نیازی به آنلاین بودن افراد زیادی برای فرآیند استخراج در مقایسه با سایر ارزها ندارد. این موضوع مانع ورود را کاهش می دهد و تولید کاردانو را آسان تر می کند.

XRP چگونه کار می کند؟

ریپل یا XRP در سال 2012 به عنوان یک سیستم طراحی شده برای انتقال یکپارچه ارزهای فیات شکل گرفت. موسسات مالی می توانند از XRP برای تکمیل نقل و انتقالات پولی فرامرزی استفاده کنند. یک فرد در یک کشور می تواند یک ارز فیات را به XRP تبدیل کند که به شخص دیگری منتقل می شود و دوباره به ارز فیات در منطقه محلی خود تبدیل می شود. این کار اجازه می دهد مدیریت ارزهای فیات سریع تر، کم هزینه تر و به طور بالقوه ایمن تر باشد.

ریپل دسترسی به بلاک چین خود را محدود به تایید کننده های مؤسس می کند که اجازه می دهند تراکنش ها به جلو حرکت کنند. افراد می توانند از طریق گره های منحصر به فردی که مجوز اعتبارسنجی فعالیت های زنجیره را دریافت می کنند، به بلاک چین دسترسی داشته باشند. بلاک چین ریپل به گونه ای طراحی شده است که برای بانک ها و سایر ارائه دهندگان خدمات مالی قابل دسترسی باشد. این امر بر سادگی در مدیریت نقل و انتقالات پولی با اطمینان از اینکه (فقط کسانی که نظارت بر پرداخت پول دارند می توانند از آنها استفاده کنند)، تأکید می کند.

مقایسه کاردانو و ریپل

موارد مقایسه کاردانو و ریپل

یکی از موارد مقایسه کاردانو و ریپل در این است که ارز دیجیتال کاردانو ADA است، در حالی که ارز دیجیتالی که ریپل ارائه می دهد XRP نام دارد. زبان های این پلتفرم نیز متفاوت است. کاردانو به زبان Haskell و ریپل به زبان ++C نوشته شده است.

مورد دیگر مقایسه کاردانو و ریپل در این است که کاردانو یک پلتفرم بلاک چین شناخته شده است که از سال 2016 مورد استفاده قرار گرفته است. این پلتفرم نه تنها به عنوان یک صرافی ارزهای دیجیتال استفاده می شود، بلکه ارز دیجیتال خود را نیز برای ارائه در بازار دارد. نام کاردانو از جرولامو کاردانو که یک ریاضیدان تاثیرگذار در دهه 1500 بود، گرفته شده است. سیستم کریپتوکارنسی کاردانو ادعا می کند که آنها نسل سوم بلاک چین هستند، به این معنی که می توانند مشکلات نسل دوم را حل کنند.

ریپل یک شبکه ارز دیجیتال است که در آن افراد می توانند تسویه حساب ها را انجام دهند، انواع مختلفی از ارزهای دیجیتال را مبادله کنند و به طور کلی یک پروتکل پرداخت داشته باشند. این شبکه توسط آزمایشگاه ریپل که در ایالات متحده مستقر است طراحی شده است. پورتفولیوی شبکه بسیار متنوع است. هدف اولیه این شرکت ارائه یک شبکه پرداخت بزرگ بود و چند سال بعد آنها ارز دیجیتال خود را راه اندازی کردند و اکنون یکی از محبوب ترین سیستم های تراکنش پرداخت است.

کاردانو و ریپل هر دو به شرکت ‌کنندگان و کاربران اجازه می‌ دهند پول و ارز انتقالی خود را مدیریت کنند اما این دو بلاک چین تفاوت‌ های قابل توجهی در رویکردشان دارند. شبکه کاردانو دارای عملکرد قرارداد هوشمند و پشتیبانی از طیف گسترده ای از برنامه های غیرمتمرکز یا dApps است که با اجماع از طریق سیستم اثبات سهام به دست آمده است. در مقایسه با کاردانو، ریپل در درجه اول برای انتقال پول در سراسر مرزها استفاده می شود، به علاوه از یک بلاک چین استفاده می کند که برای دستیابی به اجماع به گره های مشارکت کننده متکی است. ریپل را نمی توان استخراج کرد، زیرا کل عرضه آن توسط اپراتورهای بلاک چین دیکته می شود و اطمینان حاصل می شود که تنها مقدار لازم سکه در یک زمان در دسترس خواهد بود.

در حالی که کاردانو و ریپل هر دو ارزهای رمزنگاری شده قابل توجه در بازار امروز هستند، اما با استفاده از مکانیسم‌ های مختلفی عمل می‌کنند. در مقایسه کاردانو و ریپل، باید گفت کاردانو برای استفاده عمومی در دسترس است، در حالی که ریپل برای استفاده در بانکداری خصوصی طراحی شده است. ریپل همچنین بر انتقال کارآمد ارزش تمرکز دارد، در حالی که کاردانو عمدتاً بر روی تقویت یک اکوسیستم پر جنب و جوش از برنامه های غیرمتمرکز یا dApps تمرکز می کند.

از دیگر موارد مقایسه کاردانو و ریپل می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تاثیرات قیمت

قیمت‌ های بازار کاردانو در مقایسه با سایر ارزهای دیجیتال به روش‌ های مشابهی تحت تأثیر قرار می‌ گیرد. این قیمت ها براساس تقاضای بازار و شرایط عمومی بازار تغییر می کند.

قیمت‌ های ریپل از طریق کاهش تورم تغییر می ‌کنند و زمانی رخ می ‌دهد که قیمت کالاها کاهش می ‌یابد و منجر به افزایش قدرت خرید می ‌شود. در حالی که حداکثر عرضه 100 میلیارد توکن ریپل در بازار وجود دارد، بخشی از این توکن ها باید در هر تراکنش از بین بروند تا حداکثر عرضه موجود تنظیم شود.

استخراج

کاردانو و ریپل

در حالی که می توانید کاردانو را از طریق استیک استخراج کنید، نمی توانید همین کار را برای ارز دیجیتال ریپل یعنی XRP انجام دهید. ریپل از سیستمی استفاده می ‌کند که در آن سازندگان ارز، توکن ها را ضرب کرده و در اختیار بانک‌ ها و سایر طرف‌ های شرکت‌ کننده قرار می ‌دهند. هیچ شرکت کننده دیگری قادر به استخراج توکن ریپل نیست.

زمان معامله

یکی دیگر از پارامترهای مقایسه کاردانو و ریپل در مورد زمان معامله است. زمان لازم برای تکمیل تراکنش براساس واحد پولی متفاوت خواهد بود. در بیشتر موارد می توانید تراکنش را با کاردانو در کمتر از یک دقیقه انجام دهید. اما از آنجایی که برای اطمینان از برگشت ناپذیری کامل معامله، نقل و انتقالات بیشتری در زنجیره ضروری است، ممکن است این کار تا بیست دقیقه طول بکشد تا تراکنش کاملاً ایمن باشد.

ریپل خیلی سریعتر کار می کند، زیرا مدیریت معاملات کمتر از یک دقیقه طول می کشد. یک دقیقه اغلب حداکثر مدت زمانی است که یک انتقال در شبکه ریپل طول می کشد. بازه زمانی به طور قابل توجهی کوتاهتر از آنچه که در هنگام تلاش برای پرداختن به یک انتقال بانکی سنتی انتظار می رود است.

اعتبار سنجی

کاردانو برای اعتبارسنجی تراکنش‌ها در شبکه از پروتکل اجماع اثبات سهام اوروبوروس استفاده می کند. پروتکل اجماع اثبات سهام اوروبوروس در مقایسه با سایر شبکه ‌ها از جمله اتریوم و یا بیت کوین بی‌ نهایت مقیاس پذیر و کارآمد می باشد. در همین حال، ریپل از مکانیزم اثبات سهام مانند کاردانو و یا سیستم اثبات کار مانند بیت کوین استفاده نمی کند. در مقابل، ریپل نیز متکی به پروتکل اجماع برای تایید موجودی حساب ها و تراکنش های درون شبکه خود می باشد. در واقع ریپل مجموعه‌ ای از اعتبارسنجی ‌ها را که تراکنش‌ های شبکه را تأیید می کنند، انتخاب می کند. همچنین انتظار می‌رود که در رابطه با میزان غیر متمرکز بودن آن، سوالاتی ایجاد کند. در حالی که این احتمال وجود دارد که چنین چیزی باشد، باید این مورد را نیز در نظر داشت که مرکزی بودن نه تنها اشتباه نیست، بلکه باعث کارآمدتر شدن برخی از فرآیند ها می شود.

چه چیزی کاردانو و ریپل را شبیه هم می کند؟

شباهت کاردانو و ریپل

در کنار بیان تفاوت ها و مقایسه کاردانو و ریپل شاید بد نباشد به شباهت های آن ها نیز اشاره کنیم.

ارزش ها

این توکن ها برای استفاده افراد در بازار امروزی آسان است. ارزش کاردانو تا سپتامبر 2021 حدود 2 دلار بود، در حالی که ارزش بازار آن حدود 65 میلیارد دلار است. ریپل یا XRP دارای ارزشی در حدود 90 سنت با سقف 40 میلیارد دلار است. این دو ارز دارای روند قیمتی مشابهی هستند، زیرا در اکثر شرایط ارزش آنها با هم افزایش و کاهش می یابد.

انرژی کمتر

طراحی استفاده از Cardano و Ripple تضمین می کند که آنها به اندازه بیت کوین انرژی مصرف نخواهند کرد. کاردانو نیاز به سیستم ماینینگ نداشته و از الگوریتم دیگری قدرت میگیرد. دسترسی ریپل نیز محدود است و تضمین می کند که برای تراکنش های مختلف از توانی بیش از حد لازم استفاده نمی کند.

ریپل هولد کنیم یا کاردانو؟

ریپل و کاردانو پلتفرم های متفاوتی هستند. یکی برای پرداخت و دیگری برای بلاک چین است. کاردانو با کار کردن بر روی پروتکل‌های اثبات سهام، آن را تبدیل به یکی از سریع‌ ترین و بزرگ ترین شرکت‌ های جهان در زمینه کریپتو می کند. در حالی که XRP به عنوان یک رمز ارز، توسط ریپل توسعه یافته است و زمان تراکنش آن در مقایسه با شرکت های کریپتویی دیگر بسیار کمتر هست. این رمز ارز را می توان به عنوان یکی از سریع ترین و کم هزینه ترین ارزهای دیجیتال در نظر گرفت. XRP دارای بیش از 150 بانک متصل به خود و مجوز ISC می باشد، در حالی که کاردانو دارای مجوز Apache است. کاربران می‌توانند تحت تصمیمات شخصی و یا تقلید از سرمایه‌ گذاری‌ های موفق ‌ترین اعضای جامعه، سرمایه ‌گذاری کنند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

جدول مقایسه کاردانو و ریپل

پارامترهای مقایسهکاردانوریپل
محل استقرارزوگ، سوییسسان فرانسیسکو، امریکا
سال تاسیس20172012
بنیانگذارانچارلز هاسکینسونکریس لارسن و جد مک کالب
توسعه دهندگانبنیاد کاردانو، IOHK، و EMURGOآزمایشگاه شرکت ریپل
ارز دیجیتالADAXRP
زبان مورد استفادهHaskell++C
قیمت هابراساس تقاضا و شرایط عمومی بازاراز طریق کاهش تورم
زمان معاملهتا 20 دقیقهتا 1 دقیقه
استخراجاستیکضرب توکن
حداکثر عرضه45 میلیارد100 میلیارد
نوع معاملهقراردادهای هوشمندمعاملاتی که توسط بانک ها انجام می شود

استانداردهای اتریوم چیست؟ و کاربردهای آنها

شبکه اتریوم یکی از محبوب ترین بلاک چین هایی است که در بازار ارز دیجیتال وجود دارد که از الگوریتم گواه اثبات کار برای اجماع خود استفاده می کند. این نوع شبکه از استانداردهای مختلفی استفاده می کند که معروف ترین آن، استاندارد ERC-20 است. اینکه این استانداردها چه تفاوتی با دیگر استانداردهای موجود داشته و هر یک چه مزایا و معایبی برای شبکه بلاک چین دارد را در این مقاله بررسی می کنیم. برای آشنایی بیشتر با شرایط استانداردهای اتریوم، تا انتهای مقاله با ما همراه باشید.

استانداردهای اتریوم چیست؟

استانداردهای اتریوم چیست؟

اتریوم دومین رمزارز برتر در بازار ارز دیجیتال است که علاوه بر توکن اتر، سرویس های زیادی داشته که یکی از این سرویس ها، قابلیت نوشتن توکن بر روی شبکه اتریوم است که از قالب قرارداد هوشمند برای نوشتن این توکن ها، استفاده می کند. توکن های استاندارد ERC، این قالب ها را نشان می دهد. استانداردهای شبکه بلاک چین اتریوم، شامل دستورالعمل ها و الگوریتم هایی برای ساختن توکن در شبکه اتریوم است. از جمله این دستورالعمل ها می توان به توسعه دهندگان اتریوم و قوانینی که برای جامعه دومین شبکه محبوب ارزهای دیجیتال نوشته می شود، اشاره کرد.

در حال حاضر استانداردهای توکن بسیاری وجود دارد که هر یک ویژگی های خاص خود را دارد. در مورد پلتفرم اتریوم، یک پروپوزال یا همان EIP وجود دارد که این پروپوزال شامل ویژگی های پروتکل و استانداردهای قراردادها می شود. هر زمان که EIP تایید شود، تبدیل به استاندارد ERC می شود.

استانداردهای ERC شبکه اتریوم چیست؟

استانداردهای ERC به عنوان پیشنهادهای بهبود اتریوم (EIP) معرفی می شوند. اعضای جامعه در مورد بهبودهای پیشنهادی بحث می کنند و EIP ها را پس از طی یک فرآیند استاندارد تایید می کنند.

استانداردهای ERC زیادی وجود دارد که همگی در سه دسته توکن به شرح زیر دسته بندی می شوند:

انواع توکن ها های erc

توکن های تعویض پذیر یا Fungible tokens: این توکن ها به دلیل معادل بودن قابل تعویض هستند. برای درک بهتر توکن های قابل تعویض، نمونه ای از اسکناس دلار را در نظر می گیریم. اسکناس دو دلاری را می توان آزادانه مبادله کرد زیرا ارزش یکسانی دارند و قابل تعویض هستند.

توکن‌های غیرقابل تعویض یا Non-fungible tokens: این توکن‌ها - که معمولاً با نام NFT شناخته می‌شوند - برای نشان دادن توکن‌های منحصربه‌فرد استفاده می‌شوند و نمی‌توان آنها را از نظر ارزش برابر با توکن دیگری در نظر گرفت، زیرا در نوع خود بی نظیر است.

توکن نیمه قابل تعویض یا Semi-fungible token: این استاندارد بهترین در هر دو دنیا محسوب می شود. این توکن ها نه منحصر به فرد هستند و نه قابل تعویض. برای درک بهتر این توکن، مثالی از بازی را در نظر بگیرید که در آن یک شی درون بازی، مانند یک ماشین، می تواند چندین نسخه داشته باشد که هر کدام متعلق به بازیکنان مختلف است. آنها NFT نیستند زیرا منحصر به فرد نیستند، زیرا ماشینی که متعلق به یک بازیکن است مانند ماشین بازیکن دیگر است اما از نظر شناسه ماشین متمایز است.

همان طور که گفته شد، استانداردهای ERC همان EIP های نهایی شده ای بوده که مجموعه ای از استانداردهایی هستند که برای توسعه دهندگان اتریوم می توان از آن استفاده کرد. تمامی قراردادهای هوشمندی که با استفاده از استاندارد ERC ساخته می شوند دارای یک رابط مشترک بوده که می توان از آن برای ارتباط گرفتن با دیگر قراردادها استفاده کرد. برای اینکه هر یک از استانداردهای ERC را متمایز کنند، آن را با یک عدد نمایش می دهند. این عدد نشان دهنده شماره طرح پیشنهادی و پروپوزالی است که توسط افراد پیشنهاد شده است.

در این میان معروف ترین استانداردی که برای اتریوم استفاده می شود، همان استاندارد ERC-20 است که در جامعه رمزارزها قرار دارد و بیشتر توکن های ایجاد شده بر بستر پلتفرم اتریوم قرار دارد. استفاده از استانداردها در نوشتن قراردادهای هوشمند یک توکن اجباری نیست اما استفاده از این استانداردها این قابلیت را به کاربران می دهد تا با دیگر کیف پول ها، صرافی و قراردادهای هوشمند کار کنند. در ادامه به معرفی بهترین استانداردهای اتریوم می پردازیم.

  • ERC-20
  • ERC-223
  • ERC-621
  • ERC-721
  • ERC-777
  • ERC-1155
  • ERC-1400

استاندارد ERC-20 اتریوم چیست؟

استاندارد ERC-20 اتریوم چیست؟

یکی از بهترین استانداردهای اتریوم، استاندارد ERC-20 است که از سال 2015 مطرح شد و به صورت رسمی در سپتامبر 2017 تایید شد. این استاندارد شروع خوبی برای استاندارد شدن توکن بود. البته استاندارد ERC-20 بر اکوسیستم اتریوم مسلط شده و جزو محبوب ترین استانداردهای توکن در شبکه اتریوم است. توکن استاندارد ERC-20 در پروژه هایی همچون ایاس و بنکور استفاده شده که دارای 6 عملکرد است:

• انتقال از حساب: این عملکرد مانند عملکرد انتقال بوده، منتها با این تفاوت که هر انتقال بعد از عرضه اولین توکن است.

• انتقال: همان طور که از نامش مشخص است عملکرد ارسال توکن ها از عرضه اولیه توکن به کیف پول کاربر امکان پذیر می شود. این نوع عملکرد، آدرس گیرنده و تعداد توکن هایی که باید منتقل شوند را مشخص می کند.

• موجودی کل: موجودی کل تنها یکبار و در شروع پیدایش توکن اجرا می شود. این نوع عملکرد تنها تعداد کل توکن های موجود را تعیین می کند که هرگز نمی توان آن را تغییر داد.

• موجودی حساب: در این عملکرد می توان مشخص کرد که چه مقدار توکن در حساب وجود دارد.

• تایید: این نوع عملکرد، موجودی توکن های تراکنش را در مقابل کل موجودی توکن بررسی می کند.

• اجازه: این نوع عملکرد بررسی می کند که آیا حساب کاربر دارای توکن کافی برای پرداخت تراکنش است یا خیر.

البته این نکته را در نظر داشته باشید که تمامی استانداردهای ERC-20 یک روش انقلابی در توسعه ICO بود. در این میان هزاران توکن ERC-20 رشد و توسعه پیدا کرده اند که به غیر از مزیت هایی خود، فاقد هر گونه ایراد و نقصی است. اما باید در نظر بگیرید که این نوع استاندارد، یک مشکل اساسی دارد که در ادامه توضیح خواهیم داد.

مشکل استاندارد اتریوم نوع ERC-20 چیست؟

یکی از استانداردهای اتریوم، ERC-20 بوده که مشکل آن مرتبط به عملکرد انتقال توکن ها بین حساب ها بود. این نوع استاندارد از دو روش ارسال توکن حمایت می کند که شامل انتقال یا تایید به همراه انتقال از حساب است. به طور مثال زمانی که می خواهید توکن ها را به آدرس کیف پول یک فرد دیگری منتقل کنید، عملکردی که باید مورد استفاده قرار دهید، عملکرد انتقال است. با استفاده از این عملکرد، موجودی حساب شما و موجودی حساب شخص دیگر برای تعداد توکن های ارسالی بررسی می شود.

اما در مورد توکن های استاندارد ERC-20، روش صحیح واریزهای قرارداد هوشمند، استفاده از عملکرد تایید به علاوه انتقال حساب است. البته تایید به قرارداد هوشمند این قابلیت را می دهد تا از موجودی حساب شما کم کند. بنابراین در عملکرد انتقال از حساب، توکن ها از حساب شما به قرارداد هوشمند منتقل خواهد شد.

مشکلی که این استاندارد دارد این است که به صورت آنی مشخص نبود که کدام یک از تراکنش هادر قراردادهای هوشمند استفاده می شود. بنابراین میلیون ها دلار در زمان انتقال توکن ها از دست می رفت. البته انجام دو تراکنش به جای استفاده از یک تراکنش، هزینه تراکنش را چند برابر می کرد و به صورت طبیعی زمان پردازش نیز افزایش می یافت.

استاندارد ERC-223 اتریوم چیست؟

معرفی استانداردهای اتریوم

همان طور که گفته شد، مشکلی که استاندارد ERC-20 داشت، این است که توکن های ERC-20 را می توان به آدرس هایی که از ERC-20 حمایت نمی کنند، نیز ارسال کرد. این روش موجب از دست رفتن تعداد بسیاری از توکن ها می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که تمام قراردادهای هوشمند اتریوم، از استاندارد ERC-20 حمایت نمی کند. البته این مشکل نیز وجود دارد که چنین مکانیزم بازدارنده، برای جلوگیری کاربران از ارسال توکن های ERC-20 به این نوع از آدرس ها وجود ندارد. پس شبکه تراکنش را تایید کرده و توکن ها به آدرس مورد نظر ارسال خواهد شد اما از آنجایی که براساس استاندارد نیست، به صورت مداوم مسدود می شود.

استاندارد ERC-223 برای جلوگیری از این شرایط و ارائه بهبودهای دیگر ایجاد شد. این استاندارد عملکردهای انتقال و انتقال از حساب را به یک عملکرد واحد به نام ذخیره سازی توکن ترکیب کرده است. این نوع عملکرد تنها توسط قراردادهای دریافت کننده ای قابل استفاده است که روش کار با توکن ارسال شده را مشخص کرده است. هر دو عملکرد، یک لایه حسابرسی جدید اضافه خواهد کرد که مانع از بین رفتن سرمایه خواهد شد.

مزایای استاندارد ERC-223 اتریوم

استاندارد ERC-223 تمامی چالش هایی که در مورد استاندارد ERC-20 وجود دارد را برطرف کرده و از جمله مزایایی که می توان برای این استاندارد بیان کرد شامل:

• هیچ توکنی از بین نمی رود: با بروز رسانی هایی که انجام شده است، عملکرد انتقال برای قراردادهای هوشمند انجام می شود، کاربران می توانند تمامی مراحل انتقال را برای تمامی کیف پول و قراردادهای هوشمند امکان پذیر کنند و از این طریق دیگر هیچ توکنی از بین نمی رود.

• عدم حمایت از انواع توکن های ورودی: منظور از این عبارت این بوده که توسعه دهندگان قرارداد هوشمند، این امکان را دارند که توکن های ورودی که پشتیبانی نمی شود را، نپذیرند.

• ارزان شدن تراکنش ها: مزیت استاندارد اتریوم از نوع ERC-223 این است که به قراردادهای هوشمند این قابلیت را می دهد تا تایید به جای دو تراکنش را با یک تراکنش امکان پذیر کرده که در این حالت انرژی کمتری نیاز است.

استاندارد ERC-621 اتریوم

آشنایی با استانداردهای اتریوم

از دیگر استاندارد اتریوم که در سال 2017 معرفی و تایید شد، استاندارد ERC-621 بوده که در واقع توسعه ای بر روی استاندارد ERC-20 است. در استاندارد ERC-20، می توان میزان کل توکن های در حال گردش را تغییر داد. در استاندارد ERC-20 تنها یکبار عرضه توکن امکان پذیر است.

استاندارد ERC-721 اتریوم

این استاندارد با دیگر استانداردهای اتریوم متفاوت بوده و هر یک از این نوع استانداردهای توکن، برای کاربران ارزش خود را خواهد داشت. توکن های NFT، از جمله توکن هایی هستند که هیچ شباهتی با یکدیگر نداشته و می توانند فرصت های جدید ایجاد کنند. اما استاندارد ERC-20 مشابه با یکدیگر بوده و هیچ اختلافی بین آنها وجود ندارد. مهم ترین کاربردی که می توان برای استاندارد ERC-721 بیان کرد، بازی کریپتوکیتیز است. مزیت های بی شماری می توان برای غیر قابل تفویض بودن توکن ها برشمرد.

توکن های ERC-721 می توانند در هر تبادلی استفاده شوند، اما ارزش توکن به دلیل منحصر به فرد بودن و کمیاب بودن آن است. برنامه هایی که از استاندارد ERC-721 استفاده می کنند، می توانند مالکیت یک دسته از موارد را ثبت کرده و آن را به حساب با نام مستعار اختصاص دهند. در این حالت نیازی به اعتماد به برنامه نبوده و تنها می توانید روش عملکرد را بخوانید.

درواقع این استاندارد برای پیاده‌سازی توکن‌های منحصربه‌فرد که مجموعه‌های ارزشمند را نشان می‌دهند استفاده می‌شود. قراردادهای هوشمند ERC-721 باید دارای هشت عملکرد اجباری و دو عملکرد اختیاری برای مطابقت با استاندارد ERC-721 باشد. این استاندارد مقدار مشخصی از توکن‌ها و عملکردهای غیرقابل تعویض را برای شناسایی مالک NFT و انتقال مالکیت NFT از یک نهاد به نهاد دیگر تعریف می‌کند.

محدودیت های ERC-721

ERC-721 اولین استانداردی بود که با توکن غیرقابل تعویض مقابله کرد و پس از عرضه بازی کریپتوکیتیز (CryptoKitties) به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. این بازی شبکه اتریوم را مسدود کرد زیرا هر انتقال مالکیت به یک تراکنش نیاز داشت که منجر به انبوهی از تراکنش‌ها می‌شد. یکی دیگر از محدودیت های ERC-721 این است که پس از استقرار قرارداد، هیچ توکن دیگری نمی توان به آن اضافه کرد، به این معنی که برای هر NFT جدید، یک قرارداد جدید باید مستقر شود.

استاندارد ERC-777 اتریوم

از دیگر استانداردهای اتریوم، استاندارد ERC-777 بوده که نسخه بهبود یافته استانداردهای ERC-20 و ERC-223 است. مزیتی که این استاندارد دارد این است که مانع از دست رفتن سرمایه می شود و از یک عملکردی به نام send استفاده می کند که دو تراکنش در ERC-20 را به یک تراکنش کاهش می دهد. در این حالت هزینه ها کم و عملکرد افزایش می یابد.

کاربردی که می توان برای این استاندارد بیان کرد، این است که می توانند اپراتور خود را مشخص کنند. این گزینه به کاربران این امکان را می دهد تا آدرس هایی را مشخص کنند که در هر لحظه این قابلیت را داشته تا ارسال کرده و بسوزانند و در هر لحظه این امکان را خواهند داشت تا آن را متوقف کنند.

استاندارد ERC-1155 اتریوم

استاندارد ERC-1155 اتریوم

از دیگر استانداردهای اتریوم، ERC-1155 بوده که توسط شرکت Enjin ساخته شده است که هدف آن ایجاد دارایی های قابل تعویض و غیر قابل تعویض بر روی شبکه اتریوم است. از طریق شبکه اتریوم، توکن های مبتنی بر این استاندارد امن، قابل خرید و فروش و غیر قابل هک است. با استفاده از این استاندارد معاملات کارآمدتر و تراکنش های بیشتری فراهم می شود که نتیجه آن صرفه جویی در هزینه هاست. این استاندارد، توکن های کاربردی و توکن های غیرقابل تعویض را امکان پذیر می کند.

استاندارد ERC-1155 نوعی استاندارد مبتنی بر شبکه اتریوم است که ویژگی های دو استاندارد شبکه اتریوم و ERC-721 و ERC-20 را با یکدیگر ترکیب می کند. در حال حاضر این استاندارد به توکن های تعویض پذیر و غیر قابل تعویض و نیمه تعویض پذیر تقسیم می شوند. به عبارت ساده تر استاندارد ERC-1155 می تواند بر محدودیت های ERC-20 و ERC-721 غلبه کند. این استاندارد، قرارداد هوشمند را ملزم به اجرای شش عملکرد اجباری و چهار رویداد می‌کند. استاندارد ERC-1155 می تواند توکن های قابل تعویض و غیرقابل تعویض را از یک قرارداد هوشمند مدیریت کند. توکن‌های نیمه قابل تعویض به‌عنوان توکن‌های قابل تعویض شروع می‌شوند که می‌توانند به راحتی با توکن‌های دیگر معامله شوند. با این حال، بعداً می توان آنها را به NFT تبدیل کرد. آنها برای تجارت چندین توکن به طور همزمان استفاده می شوند.

برای درک بهتر، مثالی از بازی را در نظر بگیرید که در آن بازیکن یک تفنگ دستی را باز می کند که یک دارایی در بازی است. در آن زمان، بازیکن می‌تواند به راحتی آن را با بازیکنان دیگری که دارای همان تفنگ هستند مبادله کند، اما پس از یک سطح مشخص، آن تفنگ دستی طبق قرارداد هوشمند به شعله‌افکن ارتقا می‌یابد و اکنون این به NFT تبدیل شده است.

استاندارد ERC-1400 اتریوم

از دیگر استانداردهای اتریوم، می توان به ERC-1400 بوده که برای اوراق بهادار استفاده می شود. توکنیزه کردن اوراق بهادار، مساله ای است که چندین سال بوده که ذهن کاربران را مشغول خود کرده است. از دیگر قابلیت هایی که بلاک چین دارد این است که تراکنش های مربوط به اوراق بهادار را در سراسر جهان ثبت کند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در زمینه آموزش ارز دیجیتال، بر روی لینک کلیک کنید.

کلام آخر

در این مقاله به معرفی استانداردهای اتریوم پرداختیم و متوجه شدید که شبکه بلاک چین اتریوم از پرطرفدارترین های شبکه های ارز دیجیتال است که استفاده از آن مزایای بی شماری به همراه دارد. بزرگترین مزیتی که این شبکه به همراه دارد، همان قراردادهای هوشمند است. برای ایجاد این قراردادهای هوشمند، باید از الگوریتم و دستورالعمل های پذیرفته شده در این شبکه استفاده کرد.

تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی

در تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی، به پیش بینی چرخه های مختلف زمان برای تحلیلگران پرداخته می شود. این شاخه از تحلیل تکنیکال ترکیبی از هندسه باستانی و بحث نجوم بوده که مطالعه چگونگی تأثیر حرکت سیارات و سایر اجرام آسمانی و ایجاد امکان پیش بینی بازارهای مالی را در دستور کار قرار می دهد. تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی را گاهی اوقات به عنوان "نجوم مالی" یا "اقتصاد نجومی" نیز نام می برند.

به زبان بسیار ساده تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی بیان می کند که چرخه های فصلی، چرخه های سیاسی و چرخه های کسب و کار در بازارهای سهام تاثیرگذارند و همچنین به بررسی چرخه های معاملاتی و ارتباط آنها با چرخه های نجومی می پردازد.


برای درک بهتر تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی باید به زیربنای آن اشاره کنیم. این روش تحلیل از نجوم و ریاضی الهام گرفته و به دنبال نشان دادن رفتار بازار‌ها و شاخص ها به افراد است. از ویژگی های این نوع تحلیل تکنیکال برای پیش بینی بازارهای مالی، قابلیت پیش بینی برای افراد، بدون نیاز به الگوی خاص و یا اطلاعاتی از گذشته بازار سرمایه است.


در این نوع روش، برای تعیین سقف وکف ها و حرکات بی نظمی قیمت، از چرخه های حرکت سیارات و تعاملات ترکیبی زاویه ای استفاده می شود.


برخی از افراد به عنوان منتقدین این روش تحلیل تکنیکال، آن را یک علم ندانسته و معتقدند پیش بینی های آن دقیق تر از پیش بینی های تصادفی نیست. با این حال، هستند کسانی که معتقدند تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی می تواند ابزار مفیدی برای تصمیم گیری سرمایه گذاری باشد.


چندین مکتب فکری در ستاره شناسی مالی وجود دارد اما اصول اولیه آن شامل نگاه کردن به حرکات سیاره ای و تفسیر معنای آنها برای چیزهایی مانند قیمت سهام، نرخ بهره و ارز است.


برخی از متخصصان ستاره شناسی مالی از آن به عنوان تنها روش تجزیه و تحلیل خود استفاده می کنند، در حالی که برخی دیگر از آن در ترکیب با تکنیک های دیگر مانند تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی استفاده می کنند.


چرا باید ستاره شناسی مالی یاد بگیریم؟

به باور معتقدان به این نوع روش تحلیل تکنیکال، دلایل زیادی وجود دارد که ممکن است کسی بخواهد تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی را یاد بگیرد. برای برخی افراد، این روش به سادگی راهی برای به دست آوردن درک عمیق تر از نحوه عملکرد بازارها است. برای دیگران، این ابزاری است که می تواند برای تصمیم گیری آگاهانه تری برای سرمایه گذاری استفاده شود.



صرف نظر از انگیزه های شخصی شما، چندین مزیت کلیدی برای یادگیری این نوع تحلیل تکنیکال وجود دارد. شاید مهمتر از همه، این روش تحلیل تکنیکال می تواند به شما کمک کند تا با ریتم ها و چرخه های طبیعی بازارها هماهنگ شوید. با درک این الگوها، ممکن است بتوانید فرصت هایی را شناسایی کنید که در غیر این صورت مورد توجه قرار نمی گرفتند.


علاوه بر این، تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی می تواند به شما کمک کند تا دید متفاوت تری نسبت به بازار داشته باشید. به جای اینکه آن را مجموعه ای از نقاط داده نامرتبط ببینید، آن را به عنوان یک سیستم پیچیده با منطق زیربنایی خود خواهید دید. این موضوع می تواند هنگام تصمیم گیری برای سرمایه گذاری بسیار ارزشمند باشد، زیرا می تواند به شما کمک کند نویزهای موجود را فیلتر کرده و روی مرتبط ترین اطلاعات تمرکز کنید.


شاید بتوان ایرانیان را جزء نخستین مردمی به حساب آورد که از نجوم و ستاره شناسی برای پیش بینی رویدادهای مختلف استفاده می کردند. وجود تعداد زیادی از دانشمندان بزرگ ریاضیات و نجوم ایرانی نیز گواهی بر این ادعاست از جمله: خیام، خواجه نصیر و ابوریحان. در بحث استفاده از تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی در ایران و سایر کشورها باید گفت که نرم افزار‌های مختلفی برای تحلیل ارائه شده است اما ایرانیان در سال های اخیر با این علم آشنایی زیادی ندارند و اکثر سرمایه گذاران آشنا به این علم نیز به آن اعتقادی ندارند.


در خارج از ایران نیز تحقیقات گسترده ای برای تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی انجام گرفته که می توان به این موارد اشاره کرد:


رشد و رکود اقتصادی، مقارن با زاویه صفر ژوپیتر (مشتری) و سترن (زحل)، به عنوان مثال یک چرخه معروف به چرخه کندراتیف که در دوره های ۵۰ تا ۶۰ ساله مورد بررسی قرار گرفته و شامل دوره های اقتصادی بالا و دوره های رکود اقتصادی است. این چرخه ها دارای شکل سینوسی است و آنچه که در مورد آن جلب توجه می کند این است که این چرخه مقارن یا زاویه ی صفر ژوپیتر-سترن است.

افزایش ضریب اشتباهات معامله گران هم زمان با بروز طوفان‌های مغناطیسی در یک زمان به خصوص که از کیهان منشا می‌گیرند. در این زمان معامله گران معمولا دچار قضاوتهای ناصحیح شده و تمایل دارند سهام خود را بفروشند. (حس ناخوشایند ناشی از شرایط محیطی نه شرایط اقتصادی)

یا تغییر زاویه خورشید و ماه در فصول مختلف سال که بر تحلیل های صورت گرفته توسط تحلیل گران تاثیرگذار باشند.

نوع دیگری از ستاره شناسی مورد استفاده، ستاره شناسی چینی است که طبق تحقیقات صورت گرفته به نظر می رسد بر روی شاخص S&P تاثیرگذار بوده و نتایج معناداری را نشان داده است. به صورت کلی باید گفت تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی، در بازار‌های مختلف دنیا تایید شده و مورد ارزیابی قرار گرفته است. به طور مثال بر اساس بررسی‌هایی که انجام شده مقارن شدن سیاره مشتری با بخش شمالی ماه در ماه‌های خاص سال از جمله خرداد و تیر تاثیرات متفاوتی دارد.

همانطور که گفته شد برخی از نرم افزار‌های کاربردی در تحلیل ستاره شناسی مالی به تحلیلگران کمک کنند. در این میان نرم افزار گن تریدر در تحلیل روند‌های نجومی کمک می‌کند، نرم افزار مارکت آنالیز و نرم افزار تایمینگ سولوشن نیز وجود دارد که جزو نرم افزار‌هایی است که هم تحلیل تکنیکال و هم بحث تحلیل نجومی را با یکدیگر ترکیب کرده و به سرمایه گذاران کمک می‌کند.

شاید برخی این تحلیل تکنیکال را با سحر و جادوی قدیم اشتباه بگیرند اما باید خاطر نشان کرد روش های موجود در تحلیل تکنیکال به روش ستاره شناسی با خرافه و سحر و جادو متفاوت بوده و تا حد زیادی مورد پذیرش جهانی قرار گرفته است.

سیستم معاملاتی NTD

سیستم معاملاتی NTD چیست؟

بازارهای مالی به مسیری طلایی تبدیل شده اند که برای رسیدن به موفقیت راه سختی را باید بروید. این بازار، از نگاه دور بسیار ساده به نظر می رسد، اما حقیقت آن است که کسب درآمد از این بازار بدون سپری کردن دوره های آموزشی توسط شما غیر ممکن است، لذا داشتن یک سیستم معاملاتی در کنار آموزش های خودتان می تواند یکی از عوامل اصلی برای رسیدن شما به سود مستمر باشد، برای همین در ادامه این مطلب به بررسی و معرفی سیستم معاملاتی NTD خواهیم پرداخت تا بتوانید یک معامله گر موفق در بازارهای مالی باشید.

دکتر بیل ویلیامز بنیانگذار این نوع ترید در کتب سه گانه اش نوعی از ترید و یک استراتژی غنی را معرفی می کند که مشروط به اینکه حقیقتا و عمیق درک شود، می تواند کاملا نگاه یک فرد را به بازار تغییر دهد، این تغییر نگرش ها باعث بهینه کردن زیر ساخت های حقیقی بازار می شود و می تواند به بهتر ترید کردن کمک شایانی کند، NTD مخفف New Trading Dimensions است، سیستم معاملاتی NTD نیز از این کتاب بیرون آورده شده است، این کتاب نوشته آقای ویلیامز در سال 1998 است. هر روش ترید منسجم و قدرتمند باید بتواند پاسخ های دقیقی به چند سوال بدهد تا بتوان با دانستن این پاسخ ها، یک استراتژی منسجم و منظم را بطور دقیق و خودکار و بدور از احساسات شخصی ساخت و به معامله پرداخت.


سوالاتی که باید سیستم معاملاتی شما به آن جواب دهد

کدام رمز ارز از بازار ارزهای دیجیتال (cryptocurrency) و یا کدام از سهام های بازار مالی بورس و ... برای روش تحلیلی شما مناسب است.

بعد از اینکه مورد شماره یک را انجام دادید، باید بررسی کنید که آیا پتانسیل ترید وجود دارد یا خیر.

بعد از بررسی پتانسیل ترید در دارایی مد نظر خودتان، نقطه ورود کجاست؟

پس از گرفتن پوزیشن معاملاتی جدید، نقطه ورود، حد ضرر و تارگت در کجا قرار دارد، در صورتی که بازار خلاف جهت تحلیل حرکت کرد باید چه کاری انجام دهیم!

در صورتی که روند بازار در جهت تحلیل حرکت کرد، باید چه روشی داشت تا استاپ لاس را جابجا کرد، اصطلاح این امر تریلینگ استاپ است، نکته ای که باید در انجام این عمل رعایت کنید این است که نباید استاپ، نزدیک به حرکت روند باشد، چرا که قیمت می تواند استاپ را فعال کند و تریدر را از ادامه روند خارج کند.

آیا تارگت در لحظه ای که قیمت در جهت تحلیل پیش رفت باید جابجا شود؟

طبیعی است که هیچ روش تکنیکالی در بازارهای مالی 100% نبوده و گاهی منجر به ضرر می شود اما مهم ترین نکته این است که برآیند معاملات در سود باشد، به همین دلیل می توان با استفاده از یک مدیریت سرمایه، به سودهای مستمر رسید.


اندیکاتورها در سیستم معاملاتی NTD

Aligator

Awesome Oscilator

Accelerator

GatorOsillator

Fractals

در سیستم معاملاتی NTD اندیکاتورهایی وجود دارد که در جدول بالا نام آن ها آمده است، برای اضافه کردن آن ها باید وارد تریدینگ ویو شوید.


اندیکاتور Aligator


اندیکاتور الیگیتور یا همان تمساح، اندیکاتوری است که تشکیل شده است از 3 مووینگ اوریج، این سه مووینگ اوریج در واقع روند را به ما نشان می دهد. آبی، روند بلندمدت؛ قرمز، روند میان مدت و سبز، روند کوتاه مدت است.


اندیکاتور Awesome Oscilator

این اندیکاتور توسط دکتر بیل ویلیامز ساخته شده است و بسیار قدرتمند است، این اندیکاتور شباهت زیادی با مکدی دارد، اندیکاتور Awesome Oscilator را نیز با AO هم نشان می دهند.


اندیکاتور Accelerator

به این اندیکاتور نیز به اختصار AO می گویند، این اندیکاتور شتاب لحظه ای را نشان می دهد.


اندیکاتور GatorOsillator

این اندیکاتور یک اندیکاتور تکمیلی برای الیگیتور است و استفاده از این می تواند کارایی بیشتری برای شما داشته باشد.


اندیکاتور Fractals

فرکتال ها در علوم تعریف مشخص دیگری دارند اما ویلیامز آن ها را با تعریف خاصی وارد تحلیل تکنیکال کرده است. 5 کندل حداقلی برای فراکتال لازم است که یک کندل بالاترین باشد و دو کندل چپ و دو کندل راست پایین تر از آن باشد اما لازم نیست همیشه آن ها را بشماریم می توانیم از آن اندیکاتور استفاده کنیم تا کار را راحتر کند.


کمک سیستم معاملاتی NTD


NTD به معامله گر کمک می کند با استفاده از ابزارهایی که بالا گفته شده است، به نتیجه دلخواهش که کسب سود است، برسد؛ برای پیداکردن اولین جواب سوال به دنبال چارت های سایر دارایی ها باشید، نگاه کنید ببینید در گذشته رفتار قیمت با خطوط اندیکاتور الیگیتور چگونه بوده است، کندل هایی که در نمودار قیمت بطور زیاد خطوط را قطع می کنند، به درد استفاده در این سیستم معاملاتی نمی خورند، چرا که می تواند ضررهای زیادی را به معامله گر تحمیل کند، فراموش نکنید اندیکاتورها برای تائید گرفتن در معاملات استفاده می شوند و شما برای استفاده بهتر از این سیستم معاملاتی نیاز است که ابتدا با دید تحلیلی خودتان به قیمت نگاه کنید، برای مثال حتی می توانید از ستاپ های ICT نیز برای بهبود تشخیص حرکت قیمت نیز استفاده کنید.


چگونه پتانسیل های ترید را تشخیص بدهیم

بعد از سپری کردن مراحل بالا، یعنی پیدا کردن دارایی که برای ما مهم باشد، سراغ جمع کردن واچ لیست می رویم، این واچ لیست باید دارای پتانسیل ترید بالایی باشند، این پتانسیل را می توانید با اندیکاتورهای Aligator, AC و AO پیدا کنید، روش این سیستم معاملاتی برای دریافت و شکار کردن روندهای بزرگ است. ویلیامز معتقد است، قیمت همیشه آخرین چیزی است که در چارت های تحلیلی تغییر جهت می دهد، بنابراین در صورتی که شما ابزاری داشته باشید که قبلا از تحرک قیمت به شما از هدف نهایی قیمت خبر بدهد، درست همانند یک روزنامه اقتصادی است که نتایج تحولات بازار را به چاپ می رساند و این درحالی است که شما امروز آن را میخوانید ولی آن فردا چاپ خواهد شد؛ البته که باید گفت هیچ پیش بینی 100 درصدی در بازار وجود ندارد.


ویلیامز اندیکاتور Awesome را به همین منظور ساخت و در کتابش توضیح داد که این اندیکاتور به چه علت قبل از روند، شروع به تغییر می کند. با بررسی چند نمونه از چارت های قیمتی دارایی ها متوجه خواهید شد که همواره اندیکاتور AO پیش از روند قیمت، تغییر جهت می دهد، لذا می توان به این نتیجه رسید که ویلیامز برای پیدا کردن پتانسیل های ترید، از اندیکاتورهای AO و AC استفاده می کند.


نقطه ورود در سیستم معاملاتی NTD کجاست؟


برای پیدا کردن نقطه دقیق ورود می توانیم از فرکتال و یا از سیگنال های سه گانه اندیکاتور AO استفاده کرد، در رابطه با فرکتال این نکته مهم است که آن فرکتال تا زمانی معتبر است که فرکتال جدیدی شکل نگیرد، اما نحوه سیگنال گرفتن از AO به این صورت است که میبایست کندل قبلی دقیقا زیرخط صفر اندیکاتور بوده و کندل بعدی بروی خط صفر آمده و در واقع خط صفر را قطع کند، طبق شکل بالا باید موینگ صورتی رنگ مووینگ سبز رنگ را قطع نماید، هنگامی که دو مورد قبل اتفاق افتاد بالای آن کندل بای استاپ قرار می گیرد.


نقطه استاپ و خروج در سیستم معاملاتی NTD

با فرض بر اینکه ما در یک پوزیشن خرید هستیم، یعنی یک مقدار کم بالاتر از فرکتال یک بای استاپ قرار داده ایم، برای تعیین میزان حد ضرر باید به سه کندل پایین تر برویم و زیر سومین کندل حد ضرر ما قرار می گیرد، دقت داشته باشید که کندل داخل خود فرکتال اصلی نیز باید در این شمارش باشد، یعنی به زبان دیگر کندل فعلی + دو کندل پایین تر از آن، حال در صورتی که یک روند صعودی خوب داشته باشیم، حد ضرر زیر آخرین مووینگ اوریج اندیکاتور الیگیتور قرار می گیرد، یعنی به زبان راحت تر اینگونه بگوییم که زمانی که چارت را مشاهده می کنید و پتانسیل ترید در آن دارایی میبینید، استاپ لاس خود را در پایین موینگ سوم که معمولا به رنگ آبی است قرار می گیرد.


اگر قیمت در جهت تحلیل پیش برود تارگت کجاست؟


برای پاسخ به این سوال نیاز به یک بررسی حقیقی داریم، از لحظه ابتدایی تحلیل وضعیت پتانسیل تا زمانی که پوزیش تریگر میخورد و بعد با جابجایی استاپ، روند را تعقیب می کنید، در چارت بالا ابتدا در یک بازار رنج، فرکتالی را در بالای چارت پیدا می کنیم، در نتیجه با توجه به اینکه خطوط الیگیتور به هم نزدیک هستند و فرکتال هم یکی از سیگنال ها برای معامله شماست، یک بای استاپ می توان داشت! دقت داشته باشید هنگامی که بازار رنج است، فرکتال جدیدی شکل گرفت دیگر فرکتال قبلی از اعتبار قبلی خارج است و باید با توجه به موقعیت فعلی فرکتال جدید را پیدا کنید، لذا می توانید از گذشته بازار استفاده کرده و فرکتال ها را محدوده تارگت در نظر بگیرید چرا که قیمت می تواند با برخورد به آن محدوده برگشت داشته باشد. دقت داشته باشید که، استاپ معامله با توجه به بالا رفتن قیمت جابجا خواهد شد، به طور کلی در این استراتژی تارگت خاصی نداریم و با حرکت دادن استاپ لاس با قیمت پیش خواهیم رفت.


روش انجام حرکت دادن حد ضرر در سیستم معاملاتی NTD


بعد از اینکه پوزیشن تریگر خورد با توجه به اینکه در این روش تارگت خاصی وجود ندارد باید بر اساس قوانین بالا که گفته شده، استاپ را همزمان با قیمت بالا ببرید تا هر زمان که استاپ بخورد و معامله بسته شود. بعد از اینکه اولین استاپ بر اساس سه کندل و یا نقطه انتهایی مووینگ ها تعیین شد، حال می بایست بر اساس هر کندل جدید استاپ جابجا گردد، حال با فرض اینکه یک پوزیشن خرید داریم به تشریح موضوع می پردازیم، استاپ همان استاپ اولیه فرض می شود و تغییر نمی کند، این ثابت بودن استاپ تا زمانی است که کندلی بالاتر از مووینگ اوریج قرار بگیرد، در این صورت استاپ جابجا خواهد شد.

اپلیکیشن بازار مالی

بازارهای مالی به یکی از مسیرهای طلایی برای رسیدن به استقلال مالی تبدیل شده است، رکن اساسی برای موفقیت در این حوزه دیدن آموزش است، برای دیدن آموزش می توانید به ویدیوهای آموزش اتکا کنید و یا حتی کتاب بخوانید، ضعف کتاب این است که می تواند برای بسیاری از افراد حوصله سربر باشد و آنجوری که باید و شاید نمی تواند آموزش را به صورت کامل به شما تقدیم کند، لذا بهترین گزینه برای بیشتر افراد دیدن آموزش به صورت حضوری و ویدیویی است، یکی از نکات مهمی که باید به آن توجه کنید این است که بدانید که چه کسی را برای دیدن آموزش انتخاب می کنید، یکی از بهترین مدرسان بازار مالی در تمامی مارکت ها را می توان به جرعت علیرضا محرابی معرفی کرد، طوری که وی با آموزش ارز دیجیتال خود توانست بسیاری از افراد را در این حوزه از لحاظ دانش معاملاتی بالا ببرد.

اما نکته حائز اهمیت این است که اپلیکیشن علیرضا محرابی توانسته بسیاری از نکات بازارهای مالی همچون کریپتوکارنسی و بورس را در خود جا داده است، با دانلود این برنامه می توانید در این راه بسیاری از نکات را یاد بگیرید.

برخی از امکانات

دسترسی به محتوای کانال‌های پشتیبانی

نمایش زنده قیمت ارزهای دیجیتال منتخب

مشاهده استوری‌های روزانه و هایلایت‌ها

امکان خرید و مشاهده دوره‌ها

دسترسی به اطلاعات ناحیه کاربری

امکان ارسال و پیگیری تیکت و ...

لینک دانلود اپلیکیشن بازار مالی

رشد قیمت بیت کوین پس از اعلام شاخص CPI آمریکا

داده های منتشر شده توسط اداره آمار کار ایالات متحده در روز چهارشنبه نشان داد که تورم سالانه CPI از 9.1 درصد در ژوئن به 8.5 درصد در ماه جولای کاهش یافته است. با این که این چاپ کمتر از انتظار بازار 8.7 درصد بود، دلار تحت فشار فروش شدید قرار گرفت.

بیت کوین نیز تحت تاثیر این خبر با رشد قیمتی حدودا 4.5 درصدی رو به رو شد و از قیمت 22900 دلار به 24000 دلار رسید. همچنین خبر افزایش دو دهم درصدی شاخص CPI انس جهانی نیز یک درصد افزایش یافت و نسبت یورو به دلار نیز مجدد به 1.03 رسید.

آلت کوین ها نیز به واکنش رشد بیت کوین بیش از 5 درصد افزایش قیمت داشتند.

آموزش اندیکاتور ATR

اندیکاتور ATR که مخفف شده کلمه Average True Range است به معنای اندیکاتور دامنه واقعی است. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای نوسان گیر محسوب می شود. این اندیکاتور بیشتر مخصوص بازارهایی است که دارای هیجانات و نوسان های شدید هستند. در ادامه این مطلب در خصوص اندیکاتور ATR، اجزای آن و فعال سازی اندیکاتور روی متاتریدر صحبت می کنیم.

درباره اندیکاتور ATR

میانگین دامنه واقعی شاخصی است که نوسانات را اندازه گیری می کند. این اندیکاتور توسط جی.ولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده و اولین بار در کتاب او، مفاهیم جدید در سیستم های تحلیل تکنیکال (در سال 1978)، ذکر شد. شاخص میانگین دامنه واقعی (ATR) نشان می دهد که قیمت یک دارایی در یک دوره زمانی چقدر تغییر کرده است. به عبارت دیگر، نشان می دهد که دارایی چقدر نوسان داشته است. این اندیکاتور به معامله‌گران کمک می‌کند تا پیش‌بینی کنند که قیمت یک دارایی در آینده تا چه اندازه ممکن است حرکت کند و همچنین هنگام تصمیم‌گیری برای تعیین فاصله حد ضرر یا هدف سود مفید است.


ATR نوعی میانگین متحرک حرکت قیمت دارایی و معمولاً در یک دوره 14 روزه است اما بسته به استراتژی شما می تواند متفاوت باشد. معامله گران از این اندیکاتور می توانند برای نمودارهای ساعتی، روزانه و یا هفتگی استفاده کنند. در این اندیکاتور محدوده واقعی یا همان (True Range | TR) اهمیت بسیار زیادی دارد. نحوه محاسبه آن به صورت فرمول ریاضی زیر است:


TR=max[(High−Low),∣High−Closeprev∣,∣Low−Closeprev∣]TR=max[(High−Low),∣High−Closeprev∣,∣Low−Closeprev∣]


اجزای این اندیکاتور:

TR: محدوده واقعی


High: قیمت بالای دوره زمانی انتخابی


Low: قیمت پایین دوره زمانی انتخابی


Close: به قیمت بسته شدن دوره زمانی


Closeprev: قیمت بسته شدن دوره زمانی قبلی


اندیکاتور ATR در نمودار به عنوان یک خط میانگین متحرک ظاهر می شود. تصویر زیر نشان می دهد که چگونه اندیکاتور ATR معمولاً در نمودار ظاهر می شود:



خط آبی در نمودار نشان دهنده تغییر در نوسان قیمت است.


در گوشه سمت چپ بالا می توانید مقدار واقعی ( 0.0065 را در این مثال) ببینید. این محدوده پیپ هایی (کوچکترین واحد محاسبات سود و ضرر در بازارهای مالی) است که قیمت در بازه زمانی معین تغییر کرده است. نمودار فوق یک نمودار روزانه است و بنابراین در این حالت، نوسانات قیمت به طور متوسط 65 پیپ در 14 روز گذشته است.


با استفاده از این مقدار، معامله گران می توانند انتظار داشته باشند که حرکت قیمت در روز معین 65 پیپ حرکت کند.


نوسانات یک دارایی می تواند افزایش یا کاهش یابد. وقتی خط بالا می رود، این بدان معنی است که نوسانات دارایی در حال افزایش است. وقتی خط پایین می‌رود، به این معنی است که نوسانات در حال کاهش است. تصویر زیر نشان می دهد که چگونه ATR نوسانات بالا و پایین را نشان می دهد:



1: نوسانات بالا با ATR بالاتر و محدوده روزانه بزرگتر نشان داده شده است.


2: نوسانات کم با ATR کمتر و محدوده روزانه کمتر نشان داده شده است.


فعال سازی اندیکاتور ATR در متاتریدر

برای استفاده از اندیکاتور ATR می توانید از پلتفرم معاملاتی متاتریدر استفاده کنید. پس از ثبت نام در متاتریدر، وارد شوید. در تب insert به دنبال گزینه indicators بگردید و در آن Average True Range را تایپ کنید. بهتر است به یاد داشته باشید که استفاده از این اندیکاتور به تنهایی برای شما کافی نیست و لازم است تا از ابزارهای دیگر تحلیل بازارهای مالی نیز استفاده کنید. چراکه نمایش میزان نوسانات بازار به تنهایی موجب سود شما نخواهد شد.


ترید و معامله با اندیکاتور ATR

همانطور که گفته شد معامله‌گران از ATR استفاده می‌کنند تا پیش بینی کنند که انتظار می‌رود قیمت یک دارایی روزانه تا چه اندازه حرکت کند؟ از این اطلاعات می توان برای تعیین فاصله هدف سود/حد ضرر از نقطه ورود استفاده کرد.


به عنوان مثال، اگر اندیکاتور ATR مقدار 100 پیپ را نشان می دهد و روندی که مشاهده می کنید از 100 پیپ فراتر رفته باشد، احتمال پایان روند بیشتر است.


نمودار زیر نشان می‌دهد که چگونه یک تریدر می‌تواند از ATR استفاده کند تا ببیند قیمت احتمالاً تا چه اندازه حرکت می‌کند.



1: در زمان کندل هایلایت شده، ATR 125 پیپ است که با خط مشکی و مقدار سمت راست اندیکاتور نشان داده می شود.


2: ورود طولانی در ابتدای روز آغاز می شود.


3: هدف سود با استفاده از مقدار ATR 125 پیپ قرار می گیرد.


استفاده از ATR برای حد ضرر

همچنین می توانید از ATR برای قرار دادن حد ضرر خود با استفاده از همان اصل استفاده کنید. از آنجایی که ATR به شما نشان می دهد که قیمت تا چه حد حرکت خواهد کرد، می توانید حد ضرر خود را بر اساس آن تنظیم کنید. با تنظیم حد ضرر خود با توجه به محدوده روزانه حرکت قیمت دارایی، می توانید به طور موثر از "سر و صدای" بازار جلوگیری کنید، (حرکات موقت قیمت به بالا و پایین در حالی که قیمت در جهت کلی حرکت می کند).


اگر قیمت پس از آن به حد ضرر شما برسد، به این معنی است که محدوده قیمت روزانه در جهت مخالف معامله شما در حال افزایش است و شما می خواهید در اسرع وقت ضرر خود را کاهش دهید.


بنابراین استفاده از مقدار ATR برای قرار دادن حد ضرر بهینه است، زیرا به شما این امکان را می‌دهد تا حد ضرر خود را در حداکثر فاصله قرار دهید و از هرگونه نویز بازار جلوگیری کنید، در حالی که از کوتاه‌ترین حد ضرر ممکن برای انجام این کار استفاده کنید.


حساسیت اندیکاتور ATR به تغییر تنظیمات

اندیکاتور ATR را می توان روی دوره های زمانی مختلفی تنظیم کرد که بر میزان حساسیت اندیکاتور تأثیر می گذارد.


تنظیم استاندارد برای ATR 14 است، به این معنی که این اندیکاتور نوسان قیمت را بر اساس 14 دوره اخیر اندازه گیری می کند. همانطور که در بالا ذکر شد، این معمولا 14 روز است.


تصاویر زیر نشان می دهد که چگونه این دو مورد در نمودارها متفاوت ظاهر می شوند:



استفاده از یک تنظیم ATR کمتر از 14 نشانگر را حساس‌تر می‌کند و یک خط میانگین متحرک پرشکاف و متلاطم ایجاد می‌کند.

در تصویر بالا، ATR روی 7 تنظیم شده است (گوشه سمت چپ بالای پنجره اندیکاتور)، که دقیقاً نصف تنظیمات استاندارد 14 است. این باعث شده است که خط ATR کاملاً متلاطم به نظر برسد.



تنظیم ATR بالاتر از 14 باعث می شود حساسیت کمتری داشته باشد و خط صاف تری ایجاد می کند.

در تصویر بالا، ATR روی 28 تنظیم شده است که در نتیجه یک خط ATR بسیار صاف تر است.


هنگام تغییر تنظیمات ATR، مهم است که بررسی کنید آیا تغییرات شما واقعاً نتایج معاملات شما را بهبود می بخشد یا بدتر می کند.


برای تعیین اینکه کدام تنظیمات برای استراتژی و سبک معاملاتی شخصی شما مناسب تر است، یک سری معاملات را با استفاده از هر یک از تنظیماتی که می خواهید آزمایش کنید، انجام دهید، نتایج را در دفتر یادداشت معاملاتی خود ثبت کنید و سپس آنها را مقایسه کنید تا ببینید کدام تنظیمات برای شما سودآورتر است.


جمع بندی

در این مطلب در مورد اندیکاتور ATR صحبت کردیم. اندیکاتور ATR یا میانگین دامنه واقعی یکی از اندیکاتورهای مورد استفاده تحلیلگران و معامله گران است که نشان می دهد که قیمت یک دارایی در یک دوره زمانی خاص چقدر در نوسان بوده است و به معامله گران کمک می کند تا نوسانات قیمت آتی را پیش بینی کنند. این اندیکاتور شبیه به نشانگر میانگین محدوده روزانه (ADR) است اما می تواند برای هر بازه زمانی اعمال شود.


ATR در نمودارها به عنوان یک خط میانگین متحرک نشان داده شده است و معمولاً برای سفارش‌های مدیریت ریسک استفاده می‌شود (معامله‌گران معمولاً زمانی که ATR قیمت بالا است از حد ضررهای بزرگ‌تر و زمانی که ATR پایین است از حد ضررهای کوچک‌تر استفاده می‌کنند). اما اطلاعاتی در مورد جهت قیمت، نقاط ورود یا اینکه آیا یک قیمت در حال روند است یا معامله یک طرفه، ارائه نمی کند. تغییر تنظیمات اندیکاتور ATR از 14 دوره استاندارد، بر حساسیت اندیکاتور تأثیر می گذارد، به این معنا که استفاده از تنظیمات کمتر از 14 اندیکاتور را حساس‌تر می‌کند و در نتیجه خط ATR پرنوسان تر و متلاطم تر می‌شود و همچنین استفاده از تنظیمات بالاتر از 14 باعث می شود که اندیکاتور حساسیت کمتری داشته باشد و در نتیجه خط ATR صاف تر می شود.

پرایس اکشن ICT

بازار مالی به یکی از بزرگ ترین راه ها برای رسیدن به استقلال مالی تبدیل شده است، اما در این راه روش های مختلفی برای درک حرکت قیمت وجود دارد که یکی از این روش ها پرایس اکشن ICT است، به طور کلی تحلیل تکنیکال روش های زیادی را به خود دیده است، از تحلیل تکنیکال به روش کلاسیک گرفته تا پیشرفته ترین آ ن ها همگی می خواهد مسیر قیمت در آینده را پیش بینی کنند؛ در ادامه این مقاله به بررسی پرایس اکشن ICT خواهیم پرداخت.

پرایس اکشن به چه معناست؟

به طور کلی پرایس اکشن به معنای فعالیت قیمت است، این روش تحلیلی با نمودار سر و کار دارد و به اخبار و فاندامنتال اهمیت خاصی نمی دهد، پرایس اکشن به دلیل استفاده و تحلیل بدون هیچ ابزاری محبوبیت بالایی دارد، این بدان معناست که تنها با دیدن قیمت ما می توانید تحلیل های خود و پیش بینی خودتان از آینده قیمت را داشته باشید.


بنیان گذار سبک ICT

بنیان‌گذار و مدرس سبک معاملاتی پرایس اکشن ICT، مایکل هادلستون (Michael Huddleston) است. مایکل هادلستون بیش از 30 سال سابقه معاملاتی دارد و تاکنون توانسته بیش از 55 هزار دانشجو را آموزش دهد. مایکل هادلستون خود شاگرد لری ویلیامز بوده و سبک پرایس اکشن ICT را زمانی کشف می ‌کند که مشغول همکاری با بانک های بزرگ و ترید برای آن ها بوده است. او از این طریق متوجه نوع عملکرد الگوریتمی معاملات بانک‌ ها می ‌شود و به واسطه مهندسی معکوس، به روش معاملاتی آن‌ ها پی می ‌برد. پس از این اکتشاف هوشمندانه، مایکل هادلستون سبک پرایس اکشن ICT را اختراع می‌ کند.


مزایا و معایب پرایس اکشن ICT

انتخاب هر سبک استراتژی برای ترید کردن در بازارهای مالی، دارای مزایا و معایبی می باشد. در این بخش مزایا و معایبی را که استراتژی معاملاتی ict دربر دارد را برای شما معرفی خواهیم کرد.


مزایای پرایس اکشن ICT

کاوش در نوسان‌های قیمتی و تغییراتی که براساس نقدینگی به وجود می‌آید.

کاوش دقیق روش رفتار سشن‌ های معاملاتی سایکل‌ ها و کاوش مو به‌ مو سشن‌ ها.

طرح ریزی مرحله به مرحله از بازار دارایی مورد نظر، با استفاده از ابزارهای پرایس اکشن.

توجه کاملا حرفه‌ ای به تمام نقدینگی‌ ها ورودی و خروجی.

کاوش در رابطه با رفتارهای بازار و تاثیرات لیکوییدیتی.

نیازی به ابزار پیچیده تکنیکالی ندارد.

اجرای آن بسیار ساده و کاربرد بسیار بالا.

معایب پرایس اکشن ICT

در بررسی روابط مولتی تایم ساختارها دچار نقص می‌باشد.

قادر به بررسی جزئی ساختارها و قیمت نمی‌ باشد.

نمی‌ تواند درک صحیحی از شرایط و سایکل‌ های کلی در مارکت داشته باشد.

در هر صورت ممکن است بازارگردان‌ ها به گونه‌ای عمل کنند که بتوانند ما را فریب دهند.

نمی‌ تواند اوردر بلاک‌ها (دسته سفارشات) را به روش صحیحی تقسیم‌ بندی کند.

نمی‌ تواند روابط مولتی تایم و سطوح نواحی را بررسی کند.

ورود به دنیای پرایس اکشن سبک ICT


برای آشنایی با این روش بهتر است ابتدا با برخی از مفاهیم آشنا شویم:


ساختار مارکت

به نحوه شکل گیری و حرکت مارکت به صورت روندی ساختار مارکت می گویند، دیدگاه های مختلفی از این ساختار وجود دارد که آن ها را می خواهیم بررسی کنیم، دقت داشته باشید که در شرایط مختلف این ساختارها به وجود می آیند و همگی قابل استفاده نیستند، این ساختارها به صورت فراکتالی یا تو در تو نیز حرکت می کنند که برای تحلیل و ترید مولتی تایم فریم قابل استفاده است.


استفاده از ابزار فیبوناچی ریتریسمنت

بیشتر اصلاح های داخل روند بیش از 50 درصد حرکت ایمپالس اتفاق می افتد، همچنین می توانید برای ورود بهتر اصلاح هایی که در زیر فیبوناچی 68 درصد می افتد را معامله کنید، به ناحیه 68 تا 79 درصد، ناحیه Optimal Trade Entry یا به اختصار OTE می گویند.


Accumulation یا تجمیع

به در جا زدن قیمت برای جمع آوری سفارشات گفته می شود، بعد از این درجا زدن قیمت حرکت صعودی پیدا کرده و حتما باید قبل از این درجا زدن حرکت قیمت نزولی بوده باشد.


Re-Accumulation یا باز – تجمیع

به درجا زدن قیمت برای جمع آوری سفارشات گفته می شود، بعد از این درجا زدن و یا صبر کردن، قیمت حرکت صعودی پیدا می کند، حتما باید قبل از درجا زدن نیز حرکت قبلی قیمت نزولی بوده باشد.


Distribution یا تو زیع

به درجا زدن قیمت برای جمع آوری سفارشات گفته می شود، اما بعد از این درجا زدن و صبر کردن قیمت، نزول داشته و این در حالیست که حرکت قبلی قیمت صعودی بوده است.


Re-Distribution یا باز - تو زیع

به درجا زدن قیمت برای جمع آوری سفارشات گفته می شود، بعد از این درجا زدن قیمت حرکت نزولی پیدا می کند، حتما باید قبل از درجا زدن حرکت نزولی باشد.


بازار همیشه در حال انجام این حرکات است و مدام به هم دیگر تبدیل می شوند، این ساختارها شباهت بسیار زیادی به پرایس اکشن RTM دارند به طور کلی بازار در این 4 حالت است:


اکسپنشن یا حرکت Expansion

ریتریسمنت یا اصلاح Retracement

ریورسال یا بازگشت Reversal

کانسالیدیشن یا درجا زدن Consolidation

نکته حائز اهمیت این است که همواره شما به عنوان یک معامله گر با رعایت اصول مدیریت سرمایه و همچنین روانشناسی بازار به دنبال حرکت های Expansion باشید چرا که بعد از آن ها کانسالیدیشن را داریم و بعد از کانسالیدیشن یا درجا زدن حرکت قیمت را خواهیم داشت.


تعادل قیمتی یا Eq


به بازگشت قیمت بعد از حرکت ایمپالس یا اکسپنشن به 50 درصد آن حرکت را تعادلی می گوییم، این مقدار را می توان با ابزار فیبوناچی بدست آورد، این قیمت معمولا فرصت بازار برای ورود به آن است که قیمت منصفانه ای را برای ما قرار می دهد، معمولا قیمت مدت زیادی در این ناحیه نمی ماند، وقتی قیمت به این ناحیه رسید می توانیم بازار را در تایم فریم های پایین تر بررسی کنیم.


ارزان یا Discount

به بازگشت قیمت بعد از حرکت صعودی به زیر 50 درصد آن تخفیف می گوییم، یا به عبارت دیگر در یک رنج مشخص هر قیمتی زیر 50 درصد یا ناحیه تعادلی باشد را ارزان می گوییم، این عبارت نسبی است و در هر تایم فریم متفاوت است.


گران یا Premium

به بازگشت قیمت بعد از حرکت نزولی به بالای 50 درصد، گران می گوییم، یا به عبارتی در یک رنج مشخص هر قیمتی بالای 50 درصد یا ناحیه تعادی باشد را گران می گوییم، این نیز یک عبارت نسبی بوده و در هر تایم فریم متفاوت است.


خلا نقدینگی یا LV

نواحی ای که قیمت از آن جا در یک جهت خاص حرکت با مومنتوم بدون اصطلاح داشته، انتظار می رود در برگشت قیمت برای جمع آوری لیکوئیدیتی دوباره توسط قیمت دیده شود، این حرکت معمولا کندل های با شدو ها کم و بدنه بزرگ را دارد.


استخر نقدینگی

نواحی بالایی سقف ها یا پایینی کف ها که معمولا تریدرها استاپ های ورودی معاملات خودشان را در آنجا قرار می دهند را استخرهای نقدینگی می گویند، بانک ها با کشاندن قیمت به آنجا حجم سفارشات خود را پر می کنند یا سفارشات قبلی خود را می بندند.


اوردر بلاک


اوردر بلاک، رفتاری در بازار است که نشان از پر شدن سفارشات و روند حرکتی موسسات مالی و بانک‌ های بزرگ که بازیگران عمده بازار هستند را در خود جای‌ داده‌ است. حرکت این موسسات در بازار، عمدتا با نمایش الگوهای خاصی اتفاق می‌ افتد و منجر به روندها و حرکات بزرگ می‌ شود، بنابراین معامله‌ گران باید بدانند، این نهادها در بازار چطور به معامله می‌ پردازند. هنگامی که اوردر بلاک ایجاد می‌ شود و قیمت در یک محدوده باریک نوسان می‌ کند، سرمایه‌ گذاران در حال پر کردن سفارشات خود در این مناطق هستند و معاملات این بازیگران بازار، به صورت اوردر بلاک به نمایش در‌می‌ آید. پس از اتمام سفارشات و انجام این خرید و فروش‌ ها، بازار مانند فنر رها شده و حرکت سریعی به سمت بالا یا پایین انجام می‌ دهد. زمانی که قیمت سقف قبلی خود را پر قدرت رد می کند، یک کندل قبل از حرکت با مومنتوم بالا وجود دارد که رنگی خلاف روند پر قدرت دارد، در صورت نبود این کندل ضعیف ترین کندل همرنگ ضعیف را به عنوان اوردر بلاک می توان در نظر گرفت.


نحوه ترید:


وقتی قیمت به ناحیه تحلیل ما برسد، به یک تایم فریم پایین تر رفته و منتظر تشکیل اوردر بلاک جدید در جهت اوردر بلاک تایم بالاتر می مانیم و بعد از پوشش اوردربلاک تایم پایین با کندل رنگ مخالف، در مرکز بدنه، اوپن یا شدو نزدیک اوپن اوردر بلاک تایم پایین اوردر لیمیت ست می کنیم و استاپ را در زیر اوردر بلاک قرار می دهیم, زمانی که قیمت از وسط اوردر بلاک رد شد، احتمال شکست آن سطح زیاد می شود.


BMS چگونه بوجود می آید؟


در روند صعودی، قیمت سقف و کف های بالاتر از هم می زند و به نظر خریداران احترام می گذارد که به آن ناحیه تقاضا نیز می گوییم. طبیعتا ادامه روند صعودی به شرط شکسته شدن سطوح و کشف قله های جدید ادامه پیدا می کند. در روندهای نزولی قاعدتا کف ها و سقف های پایین تر از هم ایجاد می شود که در این مرحله قیمت به نظر فروشندگان احترام می گذارد که به آن محدوده عرضه می گوییم. ادامه روند نزولی منوط بر شکسته شدن کف قبلی است.


اما در بازارهای رنج (نوسانی) قیمت در حال نوسان است. برای پیدا کردن و یا تشخیص روند در مواقعی که بازار رنج است باید به کف ها و سقف ها دقت کنیم. با شکستن کف و یا سقف تریدینگ رنج، روند بازار مشخص می شود. این شکستن کف و سقف در جهت روند را شکست ساختاری بازار یا اصطلاحا بی. ام. اس می نامیم که با نماد BMS نشان می دهیم.


در اینجا سقف و کف های بالاتر را مشاهده می کنیم. اگر کف یا سقف شکسته شود روند ما در تایم تحلیلی که انتخاب کرده ایم، به ترتیب نزولی و یا صعودی خواهد بود و تا نقض مسئله و کشف شواهد جدید ادامه خواهد داشت. با توجه به تصویر بالا اگر سقف بالاتری زده شود، روند ادامه پیدا خواهد کرد (کف بالاتر نیز تشکیل شود) اما اگر آخرین کف شکسته شد، نشان دهنده پایان روند می باشد.


اگر بخواهیم تحلیلی تر به چارت نگاه کنیم قبلا گفته بودیم که روند صعودی به خریداران احترام می گذارد و در جهت تقاضا حرکت می کند. وقتی کف بالاتر شکسته می شود، یعنی خریداران متوقف شده اند و قدرتشان کاهش پیدا کرده است و روند در تایم موردنظر که قبلا انتخاب کرده اید، متوقف شده است.


بزرگان بازار چه می کنند؟


مارکت میکر همیشه از سطوحی که در آن ها ورود داشته محافظت می کند تا وارد ضرر زیادی نشود، همواره نیز سطوح تایم های بالاتر از محافظت بیشتری برخوردارند و می توانند سطوح تایم های پایین تر را تحت تاثیر قرار دهند، به طور مثال مارکت میکر برای بالا نگه داشتن قیمت و پر کردن حجم فروش خود، مقداری پوزیشن خرید باز می کند، این اتفاق ممکن است به شکل اوردر بلاک دیده شود، بعدا که قیمت به آن ناحیه می رسد، اوردرهای خرید خود را می بندد و دوباره شروع به ریزش می کند؛ این اتفاق همواره در حال رخ دادن است.


همچنین می تواند بهترین دروه پرایس اکشن ایران را مشاهده کنید، با این دوره می توانید به راحتی ترید کنید.


واگرایی در پرایس اکشن ICT


واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند یک نوسان‌ ساز حرکت کرده یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود؛ وجود حباب یا واگرایی را می توان با استفاده از RSI و MACD پیدا کرد؛ اما یکی از روش های تشخیص استاپ هانت کردن مارکت میکرها بررسی چارت روی ابزارهایی است که با همدیگر همبستگی دارند.


خط روند و حیله آن توسط مارکت میکر

می دانیم که قیمت همواره در حال حرکت به سوی نقدینگی است، در دیدگاه کلاسیک خط روند عاملی مهم محسوب می شود، اما این خطوط همچنان می توانند نادیده گرفته شوند، چرا که معامله گری که بر اساس خط روند ترید می کند، حد ضرر خودش را در زیر آن قرار می دهد، مارکت میکر نیز قیمت را ابتدا به زیر خط روند برده تا نقدینگی را جمع کند، سپس به حرکت اصلیش ادامه می دهد.


ساختار نقدینگی و رسیدن قیمت به آن ها

بازار در حالت کلی یا داخل یک رنج مشخصی است یا گذشته ای ندارد که تحلیل را با مشکل مواجه می کند، در درون رنج هم خود شامل یک موج ایمپالس می شود که سقف و کف آن محسوب می شود، این تعریف ممکن است در هر تایم فریم رنج خاص و ظاهری متفاوت داشته باشد، اگر گذشته نزدیکی در چارت نداشته باشیم، با تغییر زوم یا تایم فریم چارت گذشته مناسبی برای بررسی چارت مهیا می کنیم.


بهترین اوردر بلاک


انتخاب اوردر بلاک سری نکاتی دارد که در ادامه آن را معرفی خواهیم کرد:

اوردربلاکی که نزدیک یک حمایت و مقاومت باشد، برای ما مهم است، وقتی با کندل های بعدی اوردر بلاک رد می شود، آن تائید می شود، ترجیحا این عبور باید با مومنتوم خوبی صورت بگیرد؛ وقتی قیمت نیز بر می گردد به اوردر بلاک، می توانیم ریسک ورود را بپذیریم همچنین استاپ یا حد ضرر ما نیز بهتر است بالای اوردر بلاک باشد، برای تارگت نیز باید دنبال محدوده های حمایت و مقاومت بعدی باشیم، در بالای آن ها نقدینگی وجود دارد، لذا قیمت می تواند تا آنجا پیش برود.


حقه بازارگردان استفاده از الگوها

مارکت میکر می داند الگوهای کلاسیکی وجود دارد که معامله گران با دیدن آن ها وارد معامله می شوند، به همین دلیل شکست دادن این الگوها برای او کاری راحت است، برای مثال سقف و کف دو قلو یکی از این مثال است، شما باید بدانید بدون تائیدیه اصلا نباید این الگوها را ترید کنید، یکی از موارد شایع از الگوها نیز الگو سروشانه است که قیمت ابتدا شما را در سود خواهد برد ولی این سود تا پایان همراه شما نبوده و در صورتی که شما ریسک فری نکرده باشید با ضرر از معامله خارج می شوید.


معاملات روزانه


در این سبک از ترید به دنبال معامله کردن داخل یک کندل روزانه هستیم، این سبک از تحلیل به دقت خیلی بیشتری نیاز دارد چرا که شما می خواهید روند یک روز را پیش بینی کنید، هدف اصلی گرفتن سود از معاملات روزانه، گرفتن 50 تا 60 درصد از روند فعلی است، ایده آل ترین حالت در ترید روزانه انجام معامله در جهت تایم فریم بالاتر یعنی تایم فریم هفتگی است چرا که زمانی شما احتمال برد بیشتری دارد که هم جهت با بازار معامله می کنید، برای معامله کردن در این تایم فریم حتما نباید با یک پوزیشن همراه کنید، می توانید چندین پوزیشن در جهت تحلیل خود داشته باشید، در صورتی که در بازارهای مالی بین المللی همچون بازار ارزهای دیجیتال (cryptocurrency) تحلیل و ترید می کنید، این نکته را بخاطر داشته باشید زمان باز شدن بانک های بین المللی می تواند حجم پول در آن بازار را بالا برده به همین جهت این زمان ها بازار می تواند شتاب خوبی داشته باشد.


نکات خیلی مهم و جمع بندی پرایس اکشن ICT

بعد از BMS همیشه یک تثبیت قیمتی (Consolidation) رخ می دهد

در راستای مسیر BMS ترید کنید.

بعد از BMS منتظر یک ریتریسمنت یا بازگشت از سطح 50 درصد یا سایر سطوح فیبوناچی باشید

بر روی اوردر بلاک های مطمئن ریسک کنید.

نباید همه مارکت را معامله کنید

به روانشناسی روان خود مسلط شوید

برای ورود خود تایم فرم کم کنید تا استاپ شما کوچک شود

همجهت با بازار معامله باز کنید، بازار دوست شماست

حواستان به نقدینگی ها باشد، مارکت میکر آن جا را هدف قرار می گیرد.

به مدیریت سرمایه خود پایبند باشید.

نتیجه گیری:

در این مقاله درخصوص پرایس اکشن ICT سخن گفتیم. به طور کلی اصلی‌ ترین ویژگی ICT این است که روشی بسیار ساده و کاربردی می‌ باشد. اما در حین سادگی و کاربردی بودن، هنوز بسیاری از معامله گران شناخت کاربردی و کاملی از آن ندارند و شاید دلیل آن را می‌ توان، جدید بودن این سبک استراتژی دانست. درخصوص لازمه یادگیری این استراتژی، اگر بتوانید این استراتژی را به صورت کاملا کاربردی عملیاتی کنید؛ قادر خواهید بود مانند بازار گردان‌های بازار، که سود و ضررهای مارکت را مشخص می‌کنند عمل کنید فراموش نکنید که روانشناسی شما نیز بسیار مهم است.

بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی (Divergence)

بسیاری از معامله گران یا از اهمیت واگرایی بی اطلاع هستند یا نمی توانند مفهوم واگرایی را با استفاده از اندیکاتورها به طور دقیق اعمال کنند. واگرایی ها توسط معامله گران و در تلاش برای تعیین اینکه آیا روند ضعیف تر می شود استفاده می شود که ممکن است منجر به معکوس شدن یا ادامه روند شود. اگر می خواهید یک معامله گر یا سرمایه گذار موفق شوید، باید یاد بگیرید که چگونه واگرایی را مانند یک حرفه ای تشخیص دهید و معامله کنید. قبل از اینکه به بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی بپردازیم، مروری بر مفهوم واگرایی خواهیم داشت.

واگرایی چیست؟


واگرایی (Divergence) زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی (یک اندیکاتور) یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.


دونوع واگرایی مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در دارایی امکان پذیر است.


چند نکته درمورد واگرایی وجود دارد:

واگرایی می تواند بین قیمت یک دارایی و تقریباً هر شاخص یا داده فنی یا اساسی رخ دهد. اگرچه، زمانی که قیمت در جهت مخالف یک اندیکاتور فنی حرکت می کند، معمولاً از واگرایی توسط معامله گران فنی استفاده می شود.

سیگنال های واگرایی مثبت قیمت نشان دهنده این است که بازار می تواند به زودی شروع به صعود کند و زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت به سمت پایین‌تر حرکت می‌کند، اما یک شاخص فنی بالاتر می‌رود یا سیگنال‌های صعودی را نشان می‌دهد.

واگرایی منفی به کاهش قیمت ها در آینده اشاره دارد و زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت بالاتر می‌رود اما یک اندیکاتور فنی پایین‌تر می‌رود یا سیگنال‌های نزولی را نشان می‌دهد.

نباید به طور انحصاری به واگرایی تکیه کرد، زیرا سیگنال های ترید را به موقع ارائه نمی دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی بدون تغییر قیمت ادامه یابد.

اما حالا که با مفهوم واگرایی آشنا شدیم، چگونه واگرایی را شناسایی و برمبنای تشخیص آن معامله کنیم؟ بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی کدام هستند؟ در ادامه به اندیکاتورهایی اشاره می کنیم که به عنوان بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی شناخته می شوند.


بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی

اندیکاتور قدرت نسبی (RSI)


شاخص قدرت نسبی یا Relative Strength Index یک شاخص قدرتمند و یکی از قابل اعتمادترین نوسانگرها (در صورت استفاده صحیح) است. شاخص قدرت نسبی برای جستجوی واگرایی بین RSI و قیمت سهام است. معامله گران RSI را به دلیل دقت آن، یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی می دانند.


با دو سطح اضافی (70 و 30) وارد محدوده 0 تا 100 می شود.

RSI فقط کندل های سفید و سیاه و بدون سایه (شدو) را نشان می دهد.

در صورتی که بازار به سمت پایین می رود، کندل ها معمولاً سیاه هستند، جهت رو به بالا با کندل های سفید به تصویر کشیده می شود.

فرمول ساده RSI به شرح زیر است:


(RSI = Σ white candles / Σ black candles x 100%)


اندیکاتور شاخص کانال کامودیتی(CCI)


یکی دیگر از اندیکاتورهای عالی برای معاملات واگرایی، CCI است. اندیکاتور کانال کامودیتی یا Commodity channel index یک نوسانگر است که در تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری تغییرات قیمت سهام از میانگین آماری استفاده می شود. دو روش اصلی توسط معامله گران برای تفسیر شاخص کانال کامودیتی به دنبال واگرایی و به عنوان یک شاخص خرید یا فروش مورد استفاده قرار می گیرد. دونالد لمبرت این ابزار را با قیمت معمولی و متوسط ساده پایه گذاری کرد.


قیمت معمولی (حداکثر + حداقل + قیمت بسته) ÷ 3 است.

در این روش میانگین متوسط قیمت نسبت به قیمت بسته کمتر معقول است، بنابراین از زمانی که یک روند ضعیف تر یا بسته می شود، اطلاع می دهد.

نماهای CCI بین 100- و 100+ در نوسان هستند.

اگر خط کمتر از 100- باشد، به این معنی است که، برای مثال، یک سهم بیش از حد فروخته شده و قیمت آن رشد خواهد کرد.

اگر خط بالای 100+ باشد، یک سهم بیش از حد خرید شده و قیمت آن پایین تر می شود.

اندیکاتور حجم متوازن (OBV)


یکی دیگر از ابزارهای مفید برای تشخیص واگرایی ها، اندیکاتور حجم متوازن است که حجم را به تغییر قیمت مرتبط می کند. obv یا On-balance volume نشان می‌دهد که آیا حجم بازار به سمت یک اوراق بهادار می‌رود یا از آن خارج می‌شود یا زمانی که حرکت قیمت توسط obv تأیید نمی‌شود، واگرایی سهام رخ می‌دهد. از obv عمدتاً برای واگرایی های منظم استفاده می شود.


OBV یک اندیکاتور معاملاتی فنی است که از جریان حجم برای پیش‌بینی تغییرات قیمت سهام استفاده می‌کند. جوزف گرانویل برای اولین بار متریک OBV را برای سود بازار سهام در سال 1963 توسعه داد. گرانویل معتقد بود که حجم، نیروی کلیدی پشت بازارها است و OBV را طوری طراحی کرد که پیش‌بینی کند چه زمانی حرکت‌های عمده در بازارها بر اساس تغییرات حجم اتفاق می‌افتد. او معتقد بود که وقتی حجم بدون تغییر قابل توجهی در قیمت سهام به شدت افزایش می یابد، قیمت در نهایت به سمت بالا صعود یا به سمت پایین سقوط می کند.


اندیکاتور تصادفی (Stochastic)


اندیکاتور تصادفی یا Stochastic، یک اندیکاتور عالی در تعیین واگرایی ها است. این نوع اندیکاتور نسبتی از قیمت نزدیک فعلی را به حداکثر یا حداقل در بازه زمانی تعیین شده در نمودار نشان می دهد. 3 نوع تصادفی وجود دارد: سریع، آهسته و کامل. این اندیکاتور در دوره غیر روند کاملاً کار می کند.


اندیکاتور جریان پول (MFI)


از اندیکاتور جریان پول (Money Flow Index) برای تشخیص واگرایی ها استفاده می کنند. این شاخص قدرت جریان پول در داخل و خارج از یک اوراق بهادار یا سهام را اندازه گیری می کند، شاخص جریان پول با شاخص قدرت نسبی مرتبط است اما با یک چرخش، در حالی که RSI فقط قیمت جریان پول را نیز در بر می گیرد. این اندیکاتور حجم را در خود جای می دهد، به همین دلیل شاخص جریان پول در تشخیص واگرایی ها عالی است، زیرا یک مزیت بزرگ نیز دارد که شامل حجم می شود.


اندیکاتور مومنتوم (Momentum)


اندیکاتور مومنتوم (Momentum) می‌تواند سیگنال‌های واگرایی مناسبی تولید کند. اندیکاتورهای مومنتوم در بازارهای مالی و تحلیل تکنیکال برای اندازه گیری سرعت قیمت ها در یک بازه زمانی خاص به منظور ورود و خروج در معامله در لحظه مناسب، عالی هستند. معامله گران قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال افزایش است بتوانند وارد شوند، (که نشان می دهد بازار و معامله گران به روند فعلی اعتماد زیادی دارند). یا قصد دارند زمانی که مومنتوم در حال کاهش است، بتوانند خارج شوند، (که نشان‌دهنده عدم اطمینان معامله‌گران است)، زیرا آنها شانس تعقیب قیمت را دوباره ارزیابی می‌کنند.


اندیکاتورهای مومنتوم می توانند بهترین لحظه را برای انجام معامله، خرید یا فروش با شانس بالاتری که بازار به نفع شما حرکت کند را نشان دهد. آنها همچنین می توانند به شما بگویند که چه زمانی حرکت روند ضعیف می شود و شما می توانید از این اطلاعات برای کسب سود یا تنظیم مجدد توقف های انتهایی خود استفاده کنید.


اندیکاتور واگرایی میانگین متحرک (MACD)


در نهایت MACD یا Moving Average Convergence/Divergence احتمالاً پر استفاده ترین و یکی از بهترین اندیکاتورها برای تشخیص واگرایی توسط معامله گران است. این نوع اندیکاتور می تواند مبنایی برای کل سیستم معاملاتی باشد. جهت بازار را با استفاده از میانگین های متحرک نشان می دهد و فاصله بین آنها را محاسبه می کند. در این اندیکاتور هنگامی که خط از علامت صفر به سمت بالا عبور می کند، سیگنالی برای خرید وجود دارد، اگر نزولی باشد، پس از معامله واگرایی، فروش قدم درستی خواهد بود.


معامله گران توجه زیادی به بازار نزولی یا صعودی ثابت دارند (زمانی که MACD زیر یا بالای صفر است)، زیرا زمان بهتری برای اقدام است.


در انتها نکته مهمی که باید به آن اشاره شود این است که هنگام استفاده از تایم فریم های بالاتر، واگرایی ها قابل اطمینان تر هستند، سیگنالی که در نمودار 4 ساعته یا نمودار روزانه تولید می شود قابل اعتمادتر از سیگنال تولید شده در نمودار 15 دقیقه ای است که در آن واگرایی ایجاد می شود. زیرا بازار به سرعت حرکت نمی‌کند و تعریف روندها آسان‌تر است، در تایم فریم های بالاتر شما الگوی در حال توسعه را مشاهده خواهید کرد و برای تصمیم‌گیری درست، زمان خواهید داشت.


از سوی دیگر یک معامله گر ممکن است کارکردهایی را در میان منابع یک پلتفرم معاملاتی ببیند که هرگز فکر نمی کرد چنین توانایی هایی در مورد آنها داشته باشد و یا بینشی را ارائه دهد. اما باید توجه داشت که بهترین شاخص واگرایی وجود ندارد، هر یک از آنها مزایا و معایب خود را دارند. هر متخصص برای استراتژی خود بهترین را انتخاب می کند.

آموزش کار با پروتکل LI.FI

لینکد فایننس (Linked.Finance) یا LI.FI یک پروتکل تجمیع‌ کننده پل‌ های بلاکچینی است که امکان سواپ بین ‌زنجیره ‌ای را از طریق جمع ‌آوری کردن بریج ‌های مختلف و اتصال آن‌ها به صرافی ‌های غیر متمرکز یا دکس اگریگیتورها مانند پلتفرم وان اینچ، فراهم می‌کند. در این مقاله قصد داریم آموزش کار با پروتکل LI.FI همراه با معرفی کامل آن را ارائه دهیم.

پروتکل LI.FI چیست؟

پروتکل LI.FI با هدف طراحی میان‌افزاری بین زیر ساخت‌های دیفای و لایه اپلیکیشن ایجاد شده است. در واقع LI.FI ضمن جمع آوری کردن مهم ترین بریج ها، اقدام به اتصال صرافی‌ های غیر متمرکز و تجمیع‌ کننده‌های صرافی زنجیره‌ های مختلف می کند و تبدیل و انتقال رمز ارزها با یکدیگر را امکان پذیر می نماید. یک تجمیع‌کننده بریج عملکردی شبیه به دکس اگریگیتورهایی از جمله پلتفرم پاراسواپ و 1INCH دارد. بریج‌ها فقط انتقال چند رمز ارز محدود و استیبل کوین‌ ها را انجام می دهند، بنابراین ساختار LiFi به گونه ای می باشد که پیش و پس از اجرای انتقال، پروتکل قابلیت اتصال به صرافی های غیر متمرکز را دارد. در نتیجه امکان سواپ و تبدیل کوین نیز فراهم می‌شود.


برای نمونه در صورتی که فردی بخواهد اقدام به تبدیل AAVE شبکه پالیگان به SPELL کند، اولین راه برای انجام این کار، پیدا کردن توکن های قابل تبدیل صرافی ها و بریج های مرتبط می باشد اما راه غیر متمرکز تر و سریع تر استفاده از Linked.Finance می باشد. در شبکه پالیگان توکن AAVE با کمک پارسواپ تبدیل به DAI در بستر پالیگان می‌شود و پس از آن به وسیله بریج NXTP تبدیل به توکن DAI در شبکه آوالانچ می شود و مجددا با استفاده از پاراسواپ تبدیل به SPELL در شبکه آوالانچ می‌شود.


آموزش کار با پروتکل LI.FI


برای ورود به سایت ابتدا باید آدرس LI.FI را وارد نموده و سپس برای ورود به بخش سواپ، در همان پایین صفحه اول سایت، در قسمت Tools بر روی گزینه TransferTo. XYZ کلیک کنید. در صفحه باز شده می توان نقل و انتقالات مورد نظر را انجام داد. (مطابق تصویر بالا)


برای نمونه در این قسمت ما قصد داریم 20 کوین USDC را از شبکه اتریوم به شبکه BSC انتقال دهیم. پس از وارد کردن اطلاعات مورد نظر، LI.FI بهترین مسیر را از نظر گس و کارمزد برای این کار پیشنهاد می دهید که طبق این تصویر بهترین مسیر Single Transaction از طریق Hyphen پیشنهاد شده است.




در قسمت Advanced نیز کاربران می توانند انتخاب کنند که اولویت بندی بریج ها به چه صورت باشد. آنها می توانند بر اساس سریع ترین، امن ترین و یا ارزان ترین این اولویت بندی را انجام داد.



در قسمت Advanced در بخش Slippage نیز می توانند لغزش قیمت را تعیین کنند. همچنین در بخش Bridges و Exchanges نیز می توانند به ترتیب پل و صرافی مورد نظر خود را انتخاب کنند.


کاربران می توانند با مراجعه به بخش Documentation این سایت، لیست صرافی ها، زنجیره ها و پل هایی که LI.FI از آن ها پشتیبانی کنند را در قسمت Supported Chains, Bridges and Exchanges مشاهده کنند.


در قسمت Tools بخش Bridge Analytics کاربران می توانند تجزیه و تحلیل بریج های مختلف را مشاهده کنند. کاربران می توانند مقدار نقدینگی به ازای زنجیره و توکن را مشاهده کنند. در قسمت پایین این صفحه نیز می توانند حجم معاملات به ازای تراکنش های روزانه را از روی نمودار مشاهده کنند.



در بخش بعدی نیز می توانند مدت زمان انجام تراکنش ها از یک شبکه به شبکه دیگر، تعداد تراکنش ها و حجم نقدینگی را مشاهده کنند.


سرویس دیگری که توسط LI.FI ارائه می شود Multi-Wallet dashboard در بخش Tools می باشد که موجودی کیف پول کاربران را در شبکه های مختلف نمایش می دهد.


ویژگی‌های پروتکل LI.FI

مسیریابی هوشمند و ترجیحی: پروتکل LI.FI می تواند بهترین مسیر را از طریق بریج‌ها و دکس اگریگیتورهای مختلف بیابد.


قابلیت شخصی‌سازی و درآمد زایی: در پروتکل LI.FI امکان سفارشی‌ سازی ظاهر ویجت و اولویت‌های مسیردهی API/SDK وجود دارد.


توافق‌ نامه خدمات‌دهی: این پروتکل همراهی و ساپورت کاربران را تضمین می کند.


ابزارها و محصولات پروتکل LiFinance

پروتکل LiFinance دارای چندین ابزار و محصول می باشد که از جمله آن ها می توان به تجمیع‌کننده بریج LI.FI، بریج آنالیتیکس، داشبورد کیف پول، کیت توسعه لی فایننس، ویجت لیفای و رابط برنامه نویسی مسیریاب هوشمند اشاره کرد که در ادامه به بررسی هر کدام می پردازیم.


1- تجمیع‌کننده بریج LI.FI

تجمیع‌کننده بریج LI.FI یک بریج اگریگیتور است که قابلیت اتصال ۱۵ زنجیره مختلف از جمله آپتیمیزم، اتریوم، کرونوس، گنوسیس، بایننس اسمارت چین، فیوز، آوالانچ، پالیگان، شبکه هارمونی و صرافی‌ های غیر متمرکز مانند وان اینچ، زیروایکس، پاراسواپ، DODO، اوپن اوشن، سوشی سواپ، اسپوکی سواپ، کوییک سواپ، همچنین پل‌های بلاک چین را دارد.


2- بریج آنالیتیکس


بریج آنالیتیکس (Bridge Analytics) یکی از ابزارهای این سایت بوده که تجزیه ‌و تحلیل میزان نقدینگی بریج‌های مختلف، زنجیره‌های متعدد، نقدینگی هر توکن در بریج‌ها و مدت زمان اجرای تراکنش‌ها در شبکه‌های متفاوت می باشد.


3- داشبورد کیف پول

کاربران زمانی که کیف پول خود را به این داشبورد متصل می کنند، در شبکه‌ها و پروتکل‌های مختلف، پرتفولیویی از موجودی کاربران ساخته می‌شود.


4- کیت توسعه لی فایننس

کیت توسعه جاوااسکریپت/تایپ اسکریپت لی فایننس (Li.Finance SDK)، در بستر اپلیکیشن‌ های غیر متمرکز مختلف، امکان بریج کردن را فراهم می‌کند. امکان دسترسی به API لی فایننس با کمک SDK وجود دارد. سپس امکان اجرایی شدن این مسیرها از طریق کیت توسعه وجود دارد.


5- ویجت لیفای

کاربران می‌توانند در عرض 5 دقیقه ویجت یا ابزاره لی فایننس را به وبسایت خود اضافه کنند. به این ترتیب کاربران به آخرین ورژن LI.FI به‌طور مداوم دسترسی خواهند داشت. کدهای ویجیت از این لینک قابل دسترسی خواهد بود.


6- رابط برنامه نویسی مسیریاب هوشمند

رابط برنامه‌نویسی (API) برای انتقال و تبادل دارایی بین زنجیره‌ای، بهترین مسیر را پیدا می‌کند. از طریق این لینک، کدهای رابط کاربری در دسترس هستند. اگر چه قراردادهای هوشمند پروتکل لیفای به صورت متن باز است، اما API آن به صورت متن بسته می باشد. حفظ مزیت رقابتی پروتکل، هدف از این کار می باشد.


بررسی امنیت بریج لی فایننس

قراردادهای هوشمند پروتکل لی فاینسن، طبق ادعای تیم توسعه‌دهنده آن، توسط شرکت‌های واسطه، به صورت مرتب بازبینی می‌شوند. آخرین بازبینی‌های صورت گرفته توسط شرکت Quantstamp در آوریل ۲۰۲۲ و توسط شرکت Code4rena در ماه مارس ۲۰۲۲ صورت گرفته است. این پروتکل مجهز به دوkill Switch می باشد که زمانی که بریج هک می شود، فعال می گردد. یکی از سوییچ‌ها واقع در لایه API می باشد که قطع ارتباط مسیر یاب و بریج را به همراه می آورد و سوییچ دوم واقع در قرارداد هوشمند می باشد.

بایگانی
پیوندها
پیوندهای روزانه
آمار بازدید
آنلاین : 1
بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته گذشته : 24
بازدید ماه گذشته : 24
بازدید سال گذشته : 312
کل بازدید : 1129